1403/10/02
کیومرث حبیبی

کیومرث حبیبی

مرتبه علمی: استاد
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: 24066918900
دانشکده: دانشکده هنر و معماری
نشانی:
تلفن: 087-33664600 (4367)

مشخصات پژوهش

عنوان
شهرسازی در مدار پیاده راهواری
نوع پژوهش
کتاب
کلیدواژه‌ها
شهرسازی ، مدار ،پیاده راهواری ، پیاده راه، تجارب جهانی
سال 1400
پژوهشگران مصطفی بهزاد فر ، کیومرث حبیبی

چکیده

شهرسازی در مدار پیاده راهواری به سامانه ای از سازندگی مکان نظر دارد که پیاده راهواری میزان و معیار پایه ای آن بوده و به طور عام، نه تنها انضباطهای یاد شده، بلکه دانش های دیگری چون روانشناسی، علوم اجتماعی، اقتصاد، ریاضیات و آمار را برای رسیدن به اهداف و آرمان و مأموریت خود به کار می گیرد. از آنجا که ساماندهی و ارتقاء کیفیت های محیطی مکان، اساسیترین میزان و معیار هنجاری این سیاق از مکان سازی است، طراحی شهری، به مثابه حرفه دانش و هنر ساماندهی و ارتقاء کیفیت های – محیطی مکان همگانی بیرونی مضمون اصلی این گفتار است. مع هذا، نوشتار پیش رو با رویکرد عام شهرسازی که به صورت میان دانشی و فرادانشی به مکان سازی می پردازد تنظیم شده است. پرداختن به این مضمون از نیمه دهه 1380 ه .ش کلید خورد؛ زمانی که پاسخدهندگی به الزامات پیاده راهواری مردم ایران، به ویژه شهروندان شهرهای بزرگ و تاریخی مورد توجه متخصصین و مجریان و مدیران و دست اندرکاران سازندگی باهمستانها قرار گرفت. در همین شرایط متوجه انبوهی متنوع از موضوعات موجود در ادبیات مکان سازی، به ویژه در حوزه پیاده راهواری، شدیم. از طرف دیگر، به نظر میرسید، که مفهومی چون پیاده راهواری، در شرایط عملی شهر و شهرسازی ایران، همانند بسیاری از مفاهیم مکان سازانه، بسوی تک انگاری موضوعی و اجرایی میل می کند. همانگونه که ساختن شهر مدرن ایرانی با الگوی عاریتی خیابان های تحمیلی بافتار و ساختار با ارزش شهرهای تاریخی و کهن باره را مورد هجوم قرار داده بود، بدون توجه به هویت ایرانی، الگوی پُست مدرن پیاده راه سازی و پیاده روسازی نسبتاً تکراری و کلیشه ای به صحنه اقدام و عمل در آیند. پیاده راهواری به معنی حذف کامل حرکت سواره و تاکید خاص بر ایمنی رفت و آمد نیست. بلکه، به کیفیتهای محیطی پرشماری توجه می کند که ایمنی یکی از آنهاست و هنجارهایی چون امنیت، خوانایی، غنای حسی، پایداری، اجتماع پذیری و سرزندگی از الزامات اساسی آنها است. البته حذف کامل حالتهای ترافیکی سواره نیز نمی تواند منظور و مقصود بهینه ای برای پیاده راهواری باشد. در نوشتن این اثر نه تنها مطالعات مشترک نویسندگان، بلکه تجربیات حرفه ای و میدان پژوهی های مشترک این دو نیز عامل مهمی بوده است.