معیارهای اساسی که به موجب آن بتوان مشخص نمود که اعمال مدیریت معینی در یک عرصه باعث پسرفت و تخریب اراضی می شود یا خیر، از مدتها پیش توسط خاکشناسان شناسایی شده اند. چنین معیارهایی به شرایط فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی خاک بستگی داشته و در ارتباط با شیوه های حفاظت ، احیاء و اصلاح اراضی می باشند. از آنجایی که نظام بهره برداری معینی از اراضی، تغییراتی را در ماهیت و ذات خاک موجب می شود که نمی توان از آن به عنوان ملاکی برای مشخص کردن پایداری بهره برداری استفاده نمود، از این رو، لازم است برای تعیین شاخص پایداری بهره برداری از اراضی، برگشت پذیری تغییرات ایجاد شده در خاک و هزینه مورد نیاز برای چنین اقدامی را تعیین نمود. به طور معمول تغییرات ایجاد شده در خاک مربوط به تغییرات حاصله در سیاست بهره برداری از اراضی و عوامل اجتماعی - اقتصادی می باشند که در طول زمان اثر خود را نمایان می سازند. به این ترتیب خاکشناسان باید قادر به پاسخگویی به پرسش هایی که به هنگام ایجاد تغییرات در سیاست بهره برداری از اراضی و تغییر شرایط اجتماعی - اقتصادی در رابطه با پایداری نظام بهره برداری از اراضی مطرح می شوند، باشند. در مقاله حاضر جنبه های مختلف و نکات اساسی که خاکشناسان را قادر می سازد تا در شرایط یاد شده فوق به پرسشهایی که مطرح می شوند، پاسخ دهند مورد بحث و بررسی قرار می گیرد.