نظام آموزش و پرورش ایران به دلیل تمرکزگرایی در سطوح مختلف سازمانی، و اجبار در تابعیت صرف معلمان در اجرای مواد و محتوای درسی، زمینه را برای بیگانگی معلمان گسترش داده است. چنانکه بیگانگی آکادمیک یکی از چالشهای اساسی در محیطهای آموزشی است که اثرات عمیقی بر عملکرد، انگیزه، و رضایت شغلی معلمان میگذارد. این پدیده به واسطه عواملی نظیر ساختارهای بروکراتیک، فشارهای زمانی، و کمبود فرصتهای توسعه حرفهای ایجاد میشود و میتواند به کاهش تعامل معلمان با محیط کاری، افت کیفیت تدریس، و حتی ترک مدرسه منجر شود با این حال هدف این پژوهش مطالعۀ تجارب مدیران از بیگانگی آکادمیک معلمان انجام گردید. رویکرد پژوهش تفسیری و کیفی است که با راهبرد پدیدارشناسی تفسیری انجام گردید. میدان شهر سنندج و مشارکتکنندگان بالقوه تمامی مدیران مدارس مقاطع ابتدایی، متوسطه اول و دوم در شهر سنندج بودند که 15نفر از آنان بهصورت هدفمند (ناهمگن) انتخاب و با استفاده از یک پروتکل مصاحبه نیمهساختاریافته دعوت به مشارکت شدند. دادهها بهدستآمده با استفاده از روش شبکۀ مضامین تحلیل گردیدند. نتایج نشان داد که 4مضمون کلیدی تحت عناوین (مقاومت در برابر تغییر، بحران هویت آموزشی، تملک گریزی و مشارکت گریزی) از بیگانگی آکادمیک معلمان قابل احصا بود. با وجود گوناگونی تجربیات، مدیران ابعاد و مولفههای کلیدی بیگانگی معلمان را در مفاهیمی چون بیزاری از کار، فرسودگی شغلی، یاس و سرخوردگی و تعارض اهداف فردی و سازمانی خلاصه کردند. در نهایت آنها جهت کاهش بیگانگی آکادمیک معلمان پیشنهاد دادند که نظام آموزش و پرورش مرکزی به عنوان رکن اصلی سیاستهای آموزشی میتواند شبکههای حرفهای، بازخورد متقابل، هم افزایی در تصمیمگیری، طراحی برنامههای پاسخگو و رهبری معلمان را در محیط مدرسه توسعه دهد. در واقع توجه به راهبردهای پیشنهادی از نگاه مدیران بر زندگی شغلی و زیست فردی- حرفهای و بر روابط معلمان با دیگران اثرگذار بوده و مشارکت و تعلق به محیط آموزشی را در آنان پرورش میدهد. همچنین تاکید آنان را بر راهبردهای مشارکتگرایی و افزایش بهرهوری بیشتر کردهاند و پیامدهای آموزشی، سازمانی، اجتماعی و حتی فردی را برای جامعه مدرسه در پی داشته است. در نهایت شناخت دقیقتر این پدیده و چگونگی تعامل مدیران با معلمان میتواند به ایجاد محیطهای آموزشی حمایتیتر و ارتقای کیفیت آموزش کمک کند. چنین شناختی نه تنها در سطح سیاستگذاری، بلکه در بهبود مدیریت روزمره مدارس نیز میتواند تأثیرگذار باشد.