طرح مساله: کاهش سهم جمعیت روستایی کشور و نیز کاهش شمار روستاها در چند دهه گذشته پرسش های بنیادین را پیرامون آینده و جایگاه روستا در نظام برنامه ریزی ملی و نیز نظام سکونتگاهی مطرح کرده است. پیش ازاین دوره روستا سهم بزرگی از عرصه های سکونت کشور را به خود اختصاص داده بود اما رفته رفته با دگرگونی نظام معیشتی و اقتصادی ناشی از رشد روابط سرمایه داری و دگرگونی چندوچون ارتباط انسان و فضا، ظرفیت سکونت و فعالیت به شکل چشمگیری در شهرها متمرکز شد. هدف: دراین میان باتوجه به ارزش و جایگاه اقتصادی – اجتماعی روستا در گذشته و اکنون جامعه ایرانی، لزوم توجه به پایداری و نگه داشت جمعیت روستا همواره یکی از دغدغه های مدیریت و برنامه ریزی منطقه ای و ملی بوده است. در این راستا این پرسش مطرح است که درحالی که بیشتر روستاهای کشور با کاهش جمعیت روبرو هستند، روستاها دارای توان ماندگاری و نگاهداشت جمعیت دارای چه ویژگی هایی هستند؟ روش پژوهش: این پژوهش برای پاسخ به این پرسش بااستفاده از روش های توصیفی- تحلیلی بر پایه ی تحلیل داده-های ثانویه طراحی شده است. اطلاعات موردنیاز براساس مطالعات کتابخانه ای و نشریات آماری مرکز آمار ایران استخراج و تحلیل های آماری صورت گرفته است. نتایج و نوآوری: دراین پژوهش بابررسی تحول جمعیتی و خدمات و شرایط تمام نقاط روستایی شهرستان بیجار در دوره های مختلف آماری و به همسنجی تفاوت های حوزه های روستایی پرداخته شده است. نتایج تحلیل نشان می دهد که باوجود برداشت ظاهری از مفهوم توسعه و تأمین خدمات و زیرساخت، صرفاً وجود یا عدم وجود خدمات را نمی توان به عنوان عامل اساسی در نگاهداشت جمعیت روستایی در نظر گرفت بلکه عوامل دیگری نظیر راه و دسترسی به مراکز شهری، شرایط و توان کشاورزی و موقعیت روستا به مثابه ی مکانی مرکزی نیز تأثیر به سزایی در این روند دارند. دراین فرایند درنمونه شهرستان بیجار تنها سه نقطه (زینل خان، توپ آغاج و سیدان) دارای افزایش جمعیت و نقاط کم شمار دارای توان نگاهداشت جمعیت به شهر بدل شده و این خود باعث شتاب گرفتن روند کاهش جمعیت روستایی در سطح شهرستان می شود.