بین المللی شدن برنامه درسی آموزش عالی فرایندی است که به عنوان راهکار و پاسخ منطقی برای چالش های برآمده از جهانی شدن توسط صاحب نظران آموزش عالی و به دنبال آن دانشگاه های پیشرو در جهان مورد توجه قرار گرفته است. بین المللی سازی فرایند تلفیق ابعاد بین المللی، میان فرهنگی و جهانی به درون هدف، عملکرد و اجرای آموزش عالی به شیوه ای است که احترام به تفاوت های فرهنگی و سنت ها را ارتقاء بخشد و بین المللی کردن برنامه درسی (IOC ) به معنی تلفیق و لحاظ کردن دیدگاه و چشم انداز بین المللی در برنامه درسی موجود دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی است. هدف این مطالعه بررسی نقش راهبردهای ارتباطی، سیاسی، خدماتی و دانشگاهی در بین المللی شدن دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی از دیدگاه اعضای هیات علمی بر حسب جنسیت و مرتبه دانشگاهی بود. روش این پژوهش توصیفی- پیمایشی است و جامعه آماری شامل کلیه 63 عضو هیات علمی دانشکده فنی دانشگاه کردستان در سال تحصیلی 92-91 می باشند(جامعه با نمونه برابر است). ابزار پژوهش، پرسش نامه محقق ساخته مبتنی بر طیف پنج ارزشی لیکرت و شامل 40 گویه در 4 راهبرد ارتباطی ( 12 گویه)، سیاسی ( 9 گویه)، خدماتی ( 8 گویه) و دانشگاهی ( 13 گویه) بود. از آزمون های آماری t تک نمونه ای و t مستقل ، تحلیل واریانس یک راهه و تعقیبی شفه برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. از دیدگاه اعضای هیات علمی دانشکده فنی دانشگاه کردستان استفاده از راهبردهای ارتباطی، سیاسی، خدماتی و دانشگاهی نقش موثری در بین المللی شدن دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی کشور دارد. یافته ها حاکی است که تفاوت معنی داری بین نظرات اعضای هیات علمی مرد و زن در مورد تاثیر راهبردهای مذکور بر بین المللی شدن دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی مشاهده نشد. تفاوت اعضای هیات علمی با مرتبه های دانشگاهی مختلف در مورد تاثیر راهبرد های سیاسی بر بین المللی شدن دانشگاه ها معنی دار نبود در حالی که این تفاوت برای راهبرد های ارتباطی، خدماتی و دانشگاهی معنی دار بود.