اتحاد به عنوان مهم ترین راهبرد برای جامعه پذیری و امت سازی در آموزه های قرآنی و نبوی مورد اهتمام و توجه بوده است. برای ساخت امتی یگانه با ویژگی ها جامعه نمونه و برتر نیاز به بازسازی در بینش و نگرش مردمانی است که به طور فطری گرایش به اختلاف و استخدام دیگری و بهره کشی از هم نوع دارد. در این راستا، استفاده از روشهای اثرگذار و عملی برای تحقق این امر می تواند مفید باشد. یکی از این روشها استفاده از نظام آموزش رسمی و طراحی سیستمهایی آموزشی است که از طریق آنها، ضمن تاکید بر جنبه های مشترک قومی، نژادی، مذهبی و دینی مشترک مردمان یک سرزمین، زمینه لازم برای بروز نگرشها، بینش و جهانبینی های متنوع و متکثر فراهم گردد. توجه به فرهنگهای مختلف و اجزاء هر کدام از این فرهنگها- از جمله زبان، عقاید، بینش و سایر مولفه های آنها- از رهگذر نظام آموزشی امکان پذیر می باشد. لازمه این امر، بازبینی و بررسی مجدد نظام آموزشی در کشورهایی است که از تنوع فرهنگی برخوردارند. یکی از انواع رویکردهایی که امروزه در بیشتر کشورهای از این نوع، برسیستم آموزشی حاکم است آموزش چند فرهنگه است. اگرچه برنامه درسی یکپارچه به عنوان یکی از اجزاء نهضت چند فرهنگه شناخته شده است اما تنها یک جزء آن را دربرمی گیرد. و برای پی بردن به آموزش چند فرنگه ما نیازمند یک رویکرد وسیع و جامع تری نسبت به نظام آموزشی هستیم. هر گونه تفکر در مورد آموزش چندفرهنگی، نیازمند داشتن عینکی از نوع دیگر است تا بتوان از مجرای آن به کودک(یادگیرنده)، آموزش و جهان نگریست. نظر به اینکه ایجاد و حفظ وحدت در بین جامعه، از مواردی است که مورد تاکید مسولان ارشد نظام قرار گرفته، به گونه ای که امسال از طرف رهبر انقلاب با نام سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی نام نهاده شده است، بر مسولان اجرایی کشور لازم است تا از تمام امکانات و ظرفیتهای بالقوه و بالفعل برای تحقق این مهم استفاده نمایند. این مقاله به بررسی نقش آموزش چند فرهنگه- به عنوان تجربه موفق آموزشی کشورهای مختلف دنیا- در تحقق این امر می پردازد.