یادگیری عمیق بهعنوان یک رویکرد نوآورانه در آموزش و پرورش، نیازمند تغییرات بنیادی در روشهای تدریس و فرآیند یادگیری است. در عین حال، این رویکرد تجسمی ویژه و متفاوت از نوآوریهای آموزشی موجود را به تصویر میکشد. محوریترین اصل این رویکرد آن است که تجربه یادگیری دانشآموز باید در مرکز فرآیند یادگیری قرار گیرد. هدف پژوهش حاضر، بررسی برنامه درسی دوره متوسطه اول با تأکید بر فرآیندها و ابزارهای یادگیری عمیق بود. جامعه آماری شامل دبیران علوم اجتماعی، تفکر و سبک زندگی در مدارس متوسطه اول شهر سنندج بود که با روش سرشماری کامل انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها، از ابزار پرسشنامه محققساخته استفاده شد که در بعد از محاسبه پایایی و روایی ابزار، جهت گردآوری داده ها استفاده شد. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS22 انجام شد جهت بررسی نرمال بودن دادهها از آزمون کلموگروف - اسمیرنوف، از آزمونهای t تک نمونه و فریدمن برای بررسی فرضیههای پژوهش استفاده گردیده است. یافتههای این پژوهش نشاندهنده توجه مثبت معلمان به برخی مؤلفههای مهم مانند صداقت، راستی، سخاوت و پشتکار است. این مؤلفهها، که بهعنوان شایستگیهای جهانی شناخته میشوند، نمایانگر درک عمیق از ضرورت تربیت ارزشهای اخلاقی و اجتماعی در دانشآموزان هستند. با این حال، تعداد قابلتوجهی از معلمان به عوامل محیط یادگیری توجه کافی ندارند. سطوح معناداری آزمون برای تمامی عوامل مربوط به محیط یادگیری کمتر از 0.05 است و فاصله اطمینان در دامنه اعداد منفی تأییدکننده این واقعیت است. این وضعیت میتواند مانع از ایجاد فضای یادگیری مؤثر شود و بر کیفیت تجربه یادگیری تأثیر منفی بگذارد.