هدف: با پیشرفت فناوری و جریان سریع تحولات جهانی، دانشگاه ها در تعامل بیشتری با محیط پیرامون خود قرار گرفته اند، و این مسأله چالش های متعددی را برای آموزش عالی در حوزه های مختلفی ایجاد کرده است. بنابراین شناسایی آن ها و اتخاذ راهبردهای منطقی و واقع بینانه در مقابل آن باعث اثربخشی هرچه بیشتر نظام آموزش عالی خواهد شد؛ بدین منظور پژوهش حاضر قصد دارد چالش های نوظهور در توسعه آموزش عالی را شناسایی نموده و در این راستا الگویی مفهومی ارائه نماید. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کیفی بود که در آن با استفاده از رویکرد نظریه داده بنیاد، چالش های نوظهور در آموزش عالی شناسایی شد. گردآوری اطلاعات با ابزار مصاحبه عمیق انجام شد که اشباع نظری یافته ها، در شانزدهمین مصاحبه حاصل گردید. تحلیل داده ها نیز از روش گراندد تئوری، و با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی صورت رفت. میدان تحقیق در این پژوهش، متخصصان و خبرگان و مدیران آموزش عالی در دانشگاههای مختلف کشور بودند. مشارکت-کنندگان به صورت روش نمونه گیری هدفمند (از نوع گلوله برفی) انتخاب شدند. به منظور رعایت ویژگی های کیفی پژوهش از سه معیار قابل قبول بودن، تأییدپذیری و قابلیت اطمینان استفاده شد؛ و نتایج حاصل از این مطالعه به اساتید شرکت کننده در پژوهش ارائه، و نتایج مطالعه تأیید شد. بحث و نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان داد چهار دسته چالش جدی و نوظهور در آموزش عالی وجود دارد که شامل: چالش های بین المللی؛ چالش های میان رشته ای، چالش های ارتباط با صنعت؛ چالش در حوزه های نوین علم، می باشد. که اگر به چشم فرصت به هر یک از این چالش ها نگاه شود یقینا بستر مناسبی برای توسعه آموزش عالی فراهم خواهد گردید در پایان پژوهش نیز، راهبردهایی تدوین و مدل نهایی بر اساس یافته های پژوهش ارائه شده است.