هدف این پژوهش مطالعه تجارب و ادراک معلمان از اجرای برنامه درسی است. راهبرد پژوهش کیفی و روش آن پدیدارنگاری است. میدان پژوهش شامل معلمان مقطع ابتدایی است که در سال تحصیلی 96-97 در مدارس ابتدایی شهر مریوان مشغول به تدریس هستند. مشارکت کنندگان پژوهش به شیوه نمونه گیری هدفمند و بر اساس روش ملاک محور انتخاب شدند و درنهایت بر اساس اصل اشباع، 15 نفر به عنوان نمونه های پژوهش انتخاب گردیدند. ابزارگردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختارمند است و روش تحلیل داد ها تحلیل مضامین و طراحی طبقات توصیفی بود. بر اساس نتایج داده ها 5 طبقه توصیفی حاصل گردید که عبارت اند از فهم جایگاه معلم در برنامه درسی(معلم به عنوان مجری صرف برنامه های درسی؛ معلم به عنوان تعدیل گر و عامل مؤثر در نوع اجرا؛ معلم به عنوان طراح یا باز طراح برنامه درسی؛ معلم به عنوان رهبر تغییر برنامه درسی)؛ گونه های اجرای برنامه های درسی توسط معلمان(اجرای بدون مداخله توسط معلم(اجرای وفادارانه یا پذیرش کامل؛ اجرای همراه با تاثیر مستقیم و غیر مستقیم معلم؛ حذف (بخشی یا همه)برنامه درسی)؛ سطوح مشارکت معلمان در اجرای برنامه درسی(سطح مقلدانه(تقلیدی)، سطح مشارکت میانجیگرانه، سطح مشارکت خلاقانه و مولد)؛ عوامل دخیل در اجرای برنامه های درسی(سطح دانش و مهارت معلم، سطح باور و نگرش معلمان، سطح حمایت های اجتماعی، سطح ویژگی های سازمانی، سطح مشوق های مالی و مدیریتی)؛ مشکلات و موانع اجرای برنامه درسی(سطح موانع فرهنگی، موانع سازمانی،مساله کیفی و کمیت ارتباطات سازمانی در ساختار برنامه درسی، مدیریت ناکارامد برنامه درسی)