تنوع و تعداد پژوهش های زنبور عسل در طی یک قرن گذشته، به طور مداوم روند افزایشی دارد و اهمیت آن در عصر جدید به دلیل نقش چشمگیر زنبور عسل در جامعه و به صورت ویژه در بخش های کشاورزی، اقتصاد، امنیت غذایی، دارو و حتی فناوری محاسبات روز به روز در حال گسترش است. در حال حاضر نژادهای زنبوعسل ایرانی، نژاد وارداتی کارنیولان و هیبرید ایرانی×کارنیولان بیشترین فراوانی را در صنعت پرورش زنبور عسل ایران به خود اختصاص می دهند. هدف پژوهش حاضر مقایسه عملکرد نژاد ایرانی با نژاد کارنیولان و هیبرید ایرانی×کارنیولان برای صفات رشد جمعیت، نرخ تخم ریزی ملکه، نظافت گری، جمع آوری بره موم، جمع آوری گرده، تولید عسل و رفتار دفاعی بود. به این منظور، در پایان فصل زمستان گذرانی سال 1399 از هر نژاد تعداد 8 کلونی انتخاب و کندوها از نظر ذخیره عسل وگرده، تعداد قاب و جمعیت اولیه همسان سازی شدند. ثبت مشاهدات صفات رشد جمعیت و نرخ تخم ریزی ملکه به صورت هفتگی و در طی بهار 1400 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه کردستان انجام شد. نتایج نشان داد برای صفات جمعیتسازی و جمع آوری گرده، هیبرید ایرانی×کارنیکا نسبت به نژادهای والدینی به طور معنی داری برتری داشت (p<0.05). این مساله به سبب هتروزیس، تکمیل کنندگی نژادی و استفاده از کلونی های برتر نژاد ایرانی در لاین پدری بود. نژاد زنبور عسل کارنیولان، برای صفات تولید عسل و رفتار نظافت گری، عملکرد بهتری داشت(p<0.05). از نظر صفات رفتار تهاجمی و جمع آوری بره موم، نژاد زنبورعسل ایرانی به طور معنی داری از نژادهای دیگر در سطح بالاتری قرار داشت(p<0.05). درصد هتروزیس بر اساس اختلاف عملکرد مشاهده شده و مورد انتظار آمیخته ها نسبت به مقدار متوسط والدین برآورد شد. درصد هتروزیس برای صفت تولید عسل 3.8-% ، برای صفت جمع آوری گرده 32.6%، برای صفت نرخ تخم ریزی 10%، برای صفت رشد جمعیت معادل 24.5%، برای رفتار نظافت گری 1.6%، برای صفت تولید بره موم 2.1-% و برای صفت رفتار تهاجمی 16.3-% برآورد شد. نتایج نشان داد زنبور عسل ایرانی در اکثر صفات تنوع زیادی دارد که نشان دهنده ظرفیت ژنتیکی این نژاد برای برنامه های اصلاح نژادی و انتخاب ژنتیکی درون نژادی است. همچنین بهره گیری از نژادها و لاین های برتر به صورت خالص و یا آمیخته می تواند بهبود عملکرد و کارائی بخش زنبور عسل را به همراه داشته باشد.