تنوع و نرخ پژوهش های زنبور عسل در طی یک قرن گذشته، به طور مداوم روند افزایشی داشته و اهمیت آن در عصر جدید به دلیل نقش چشمگیر زنبور عسل در جامعه و به صورت ویژه در بخش های کشاورزی، اقتصاد، امنیت غذایی، دارو و حتی فناوری محاسبات، روز به روز در حال گسترش است. مدیریت کلونی های زنبورعسل، عدم بهره برداری بهینه از مناطق شهدخیز و گرده زا، مسائل برندسازی و بازاریابی محصولات تولیدی، عدم دسترسی زنبورداران به ملکه های برتر و اصلاح شده ژنتیکی از مهمترین چالش های صنعت زنبورداری ایران هستند. پایین بودن سطح تولید کلونی های نژاد ایرانی یکی از عواملی است که بازده اقتصادی این نژاد را تحت تاثیر قرار داده و موجب شده است نژاد های خارجی متنوعی وارد بخش زنبورداری کشور شود. در حال حاضر نژادهای زنبوعسل ایرانی، نژاد وارداتی کارنیولان و هیبرید ایرانی×کارنیولان، بیشترین فراوانی را در صنعت پرورش زنبور عسل ایران به خود اختصاص می دهند. هدف پژوهش حاضر مقایسه عملکرد نژاد ایرانی با نژاد کارنیولان و هیبرید ایرانی×کارنیولان برای صفات رشد جمعیت و نرخ تخم ریزی ملکه بود. به این منظور، در پایان فصل زمستان گذرانی سال 1399 از هر نژاد تعداد 8 کلونی انتخاب و کندوها از نظر ذخیره عسل وگرده، تعداد قاب و جمعیت اولیه، همسان سازی شدند. ثبت مشاهدات صفات رشد جمعیت و نرخ تخم ریزی ملکه به صورت هفتگی و در طی بهار 1400 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه کردستان انجام شد. نتایج نشان داد نژاد کارنیولان و گروه ژنتیکی هیبرید نسبت به زنبورعسل ایرانی به طور معنی داری برتری داشتند (p<0.05). واضح است جمعیت سازی و رشد اولیه جمعیت در بهار می تواند ظرفیت کلونی را برای استفاده حداکثری از منابع شهد و حتی مقاومت در برابر آفات افزایش دهد و لذا بهره گیری از نژادها و لاین های برتر به صورت خالص و یا آمیخته می تواند بهبود عملکرد و کارائی بخش زنبور عسل را به همراه داشته باشد.