گولی شوران یکی از مهمترین آثار عطا نهایی، رماننویس برجسته کُرد، است که روایتی متفاوت از ورود مدرنیته به جامعه و زندگی روزمره فرودستان کٌردستان ارائه میدهد. این رمان نمونه تیپیک آن دسته از رمانهای کُردی است که در برابر روایتهای مسلط مقاومت میکنند. متفاوت بودن روایت این رمان ناشی از ضدیت آن با دو کلانروایت مسلط تاریخ نگاری، یعنی شرق شناسی و ناسیونالیسم ایرانی است که همواره با اتخاذ نوعی سیاست نوشتاری خاص به نوعی نگارش تاریخ همت گماشتهاند که حاصل آن حذف صدای دیگری و بازتولید موقعیت های فرودستی دیگری است. مدعای اصلی آن است که رمان کُردی بهمثابه متنی واسازانه، با بنیان نهادن روایتی وارونه، در مسیر بازخواست تاریخی قدم برداشته و سیاست نوشتاری متفاوتی اتخاذ کرده است. پرسش این است که این سیاست نوشتاری چیست و رمان کٌردی چگونه به مدد آن، روایتی تاریخی از موقعیت فرودستی ارائه میدهد و چگونه از رهگذر منازعه با روایت های مسلط، امکان برآمدن نوعی ضدروایت را فراهم می سازد. در چارچوب سنت مطالعات فرودستان، به مثابه امکانی تحلیلی، به تحلیل روایت رمان کُردی گولی شوران پرداخته شده است. نتایج تحلیل نشان می دهد که این رمان با بازداستانی کردن رخداد های تروماتیک، تاریخی کردن موقعیتِ فرودستی، واسازی تقابل ها و سلسله مراتب سلطه، و سیاسی کردن فولکلور ، هم وجهی از بیان های فرودستیِ مسکوت گذاشته شده تاریخی را به صدا درمی آورد و هم به بازسازی تاریخی این روایت میپردازد. سرآخر اینکه گولی شوران کنش بازپسگیری قلمرو فرودستی را، که در بستر عینی تاریخ سرکوب و در روایت های تاریخنگاری مسلط طرد شده است، در قالب تفسیری از ملیتخواهی فرودستانه به انجام میرساند.