تلاش این جستار تأملی پدیدارشناختی در تجرب های افرادی است که به قصد زیارت بارگاه امام زاده مهدی و امام زاده باقر به شهرستان هرسین در استان کرمانشاه سفر می کنند. تأمل در کم و کیف سفر این زائران مبین آن است که آنها سفرشان را ذیل وجه خاصی از گردشگری مذهبی معنا و دسته بندی می کنند. در این تحقیق، ضمن اتکا بر مفاهیم و ادبیات گردشگری مذهبی، خاصه بر نظریۀ ابعاد دینداریِ گلارک و استارک، کوشش شده است تا سویه های معناساز، تمهیدات موجه ساز و آثار عملی تجربۀ سفرهای زیارتی تفسیر شود. برای این تفسیر به رویکرد پدیدارشناختی تکیه شده است. محققان ضمن حضور در این دو بارگاه به مشاهدۀ مستقیم مناسک، آداب، قواعد و شعایر حاکم بر عمل زیارتِ زائران پرداخته اند و برای درک ژرف-نگرانۀ رفتارها و تجربه های زیارتیِ آنها با تعدادی از آنها به شیوه ای هدفمند و با ملاک اشباع نظری مصاحبۀ عمیق کرده اند. نتایج این تحقیق نشان می دهد که از نگاه زائران، زیارت در بُعد عملی به معنای مشارکت در برخی مناسک فردی و جمعی است؛ در بُعد معرفتی به افزایش آگاهی مذهبیِ آنها (مثلاً دانستن شجرۀ طیبۀ امام زاده) می انجامد؛ در بُعد اعتقادی، مسیر توسل آنها به «شفیع» و دستیابی شان به نعمات دنیوی و پاداش های اخروی را هموار می کند؛ در بُعد تجربی، تسلی، تسکین و آرامشِ قلب همراه با حسی از خضوع و خشوع را برای شان به ارمغان می آورد؛ و در بُعد پیامدی، نوعی الزام اخلاقی و پایبندی اجتماعی را در زندگی آنها ایجاد می کند. زائران به عنوان افرادی که از مبداء های گوناگون به قصد رسیدن به مقصد خاص و مقدسی دست به مسافرت می زنند کل این مسیر را به میانجی مضامین و ایماژهای استعلایی معنا و تجربه می کنند.