موضوع این پژوهش مرور انتقادی انواع مفهوم پردازی تلویزیون، به مثابه یکی از اشکال عمده ی فرهنگ عامه در مطالعات فرهنگی است. قصد این کار علاوه بر مکشوف ساختن وجوه مشترک این رویکردها و نیز وجوه افتراق آنها با رویکردهای بیرون از مطالعات فرهنگی، صورتبندی رویکردی نظری-روانشاختی به منظور تأملی انتقادی در برخی مجموعه های تلویزیونی در ایران است.