چکیده : سریال نرگس یکی از موفق ترین و پربیننده ترین سریالهای تلویزیونی سال 85 بود که با استقبال مردم منتقدان روبه رو شد . این مقاله حاصل پژوهشی تجربی درباره نحوه تفسیر و رمزگشایی این سریال از سوی مخاطبان (زنان ) است . مبنای نظری این پژوهش رویکرد مطالعات فرهنگی در مطالعه تلویزیون و مخاطبان آن است ، رویکردی که با تکیه بر نظریه هژمونی گرامشی و هال برنامه های تلویزیون را تلاشی در جهت بازتولید هژمونی و « ایدئولوژی ارگانیک » بلوک قدرت تلقی می کند.