مسئله پژوهش حاضر، چگونگی بازتولید «مردانگی هژمونیک» و انواع شاخص های کلیشه ای «مردانگی» در زندگی زنان به واسطه کلیشههای جنسیتی است. برای این کار، جمعی از زنان معلم شهرستان مریوان بهعنوان نمونه مطالعه انتخاب شده اند. روش انجام پژوهش، مردم نگاری انتقادی است که طی آن در 5 مرحله پیوسته، داده ها جمع آوری، ثبت و تحلیل میشوند. تحلیل داده ها در این مراحل شامل سه سطح داده های گفتوگویی و تک گویانه، توصیف روابط ساختاری و تبیین است. مبانی نظری پژوهش، رویکردهای فمنیستی در مطالعات زنان و به طور خاص، نظریه مردانگی هژمونیک کانل است. جمع آوری داده ها به واسطه فنون مشاهده مشارکتی، ثبت روزانه و یادداشت برداری مشاهدات، ثبت داده های گفتوگویی و مصاحبه های انفرادی بوده است. یافته های تحقیق نشان داد که زنان معلم با وجود مخالفتهای شخصی و درونی با کلیشه های جنسیتی مردمحور، به واسطه مکانیسم «چشم کلیشه ای اجتماع» ناچارند در بسیاری موارد آن ها را به کار گیرند. سلطه ناموسی، خانگی، شغلی، مالی و سلطه اجتماعی انواع روابط سلطه ای است که در موقعیتهای مختلف به واسطه کلیشههای جنسیتی بر زنان اعمال می شود. همچنین کنترل بدن، جامعه مذکر، تناقض زن شاغل، رسمیت مردمحور، تقسیم کار جنسیتی، فرهنگ کلیشه ای مردانه و ذاتیسازی زنانگی تم های تحلیلی تحقیق را تشکیل می دهند که به واسطه تحلیل تماتیک مصاحبهها و تأمل بر داده های مشاهده ای به دست آمدند. هر کدام از این تم ها، نوع خاصی از مکانیسم های سلطه در جریان کلیشه سازی و سلطه مردانه را نشان می دهند.