طی دهه های اخیر، تنهازیستی در میان زنان مطلقه شهر سنندج روند روبه رشدی داشته است. توصیف تجارب، تفسیر و درک زنان از در تجربه زیسته یک زن مطلقه تنهازیست، به چهه شهکلی ورهور » جهان تنهازیستی « تنهازیستی و جهان پدیداری و پاسخ به اینکه دارد، از اهمیت زیادی برخوردار است. روش شناسی پژوهش واضر کیفی است، به همین منظور با رویکرد پدیدارشناسهی تفسیری با 23 نفر از زنان مطلقه تنهازیست در شهر سنندج مصاحبه شد. جهت تجزیه و تحلیه داد هها، از روش شهش مرولهه ای ون منن، استفاد شد. یافته های بدست آمد از تجربه زیسته زنان تنهازیست پس از طلاق نشان از درک تنهازیستی بهه ماابهه تسهتر دامنهه اختیارات و آزادی های بیشتر، نبود بار مراعف بر دوش پدر و مادر و وفاظت از فرزندان دارد. به همین جهت اوساس متفاوتی نسبت به تنهازیستی پس از طلاق در بین زنان مشارکت کنند شک ترفته که برای دسته ای زنان اوساس تنهازیستی به ماابه تجربهه ای ناخوشایند و برای دسته ای دیگر، به ماابه استعار ای رهایی بخش تلقی شد است.