1403/09/01
جمال محمدی

جمال محمدی

مرتبه علمی: استاد
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: 45678647
دانشکده: دانشکده علوم انسانی و اجتماعی
نشانی:
تلفن:

مشخصات پژوهش

عنوان
زمینه های نهادی دگردیسی زبان کردی در تعامل های روزمره: مطالعه جوانان شهر سنندج
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
دگردیسی زبانی، سیاست زبانی، سیاست رسانه ای، هژمونی زبانی، همگون سازی، استحاله هویتی.
سال 1401
پژوهشگران فرید رسولی(دانشجو)، جمال محمدی(استاد راهنما)

چکیده

پژوهش حاضر در نظر دارد با رفتن به ژرفای تعامل های روزمره، به واکاوی زمینه های نهادی دگردیسی زبان کردی با تاکید بر سه نهاد آموزش و پرورش، رسانه و خانواده بپردازد از این حیث که این نهادها چگونه در دگردیسی شیوه های استفادۀ گویشوران از زبان روزمره کُردی اثرگذار بوده و این دگردیسی واجد چه ابعاد و دلالت هایی است. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش اتنوگرافی نهادی در میان جوانان سنندج به انجام رسید. به منظور انتخاب نمونه ها از نمونه گیری هدفمند و برای گرداوری داده ها، از مصاحبه نیمه ساخت یافته استفاده شد. در نمونه پژوهش، 19 نفر از جوانان بالای 30 سال مشارکت داشتند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که سه نهاد آموزش و پرورش، رسانه و خانواده از زمینه های نهادی ای هستند که در راستای هژمونی زبانی-فرهنگی حاکم، گویشوران را به کاربست زبان التقاطی کُردی در تعامل های روزمره سوق می دهند و استحالۀ زبان کُردی محصول همانندی ساختی میان این نهادها و بازتولید اثرات ساختاری آنها در تعامل های روزمره است. نقش نظام آموزشی در استحاله زبان کردی در قالب چهار مقوله «ادغام دیگری فرودست؛ سیاسی کردن زبان دیگری؛ طرد زبان و هویت دیگری؛ فارسی به مثابه امر عمومی/کردی به مثابه امر قومی»، مفهوم سازی و «ایدئولوژی ایرانشهری» نیز به عنوان مقوله هسته ای انتخاب شده که موید آن هستند آموزش و پرورش به مثابه دستگاهی ایدئولوژیک در خدمت ایدئولوژی ایرانشهری، از مجرای سیاست های زبانی خود در دگردیسی زبان کردی و برساخت زبان التقاطی فارسی-کردی دخیل است. و در تلاش برای استیلای زبان و فرهنگ حاکم به مثابه عنصری هویت ساز عام بر مردمان کردزبان و استحاله هویتی آنهاست. نقش رسانه در استحاله زبان کردی در قالب چهار مقوله «استحاله نحوی-لغوی زبان کردی، فرهنگ مرکز فرهنگی با پرستیژ و باکلاس/فرهنگ کردی از مد افتاده؛ کردها به مثابه مردمانی سنتی؛ برجسته سازی لهجه سنندجی» و مقوله هسته ای «هویت کردی در مقام فولکلور» طبقه بندی شده اند که بیانگر آن هستند دگردیسی زبان کردی محصول کارکرد ایدئولوژیک سیاست گذاری رسانه ای به ویژه چگونگی بازنمایی زبان و فرهنگ های قومی-محلی است، به گونه ای که با بی اعتبارسازی مولفه های هویتی کردزبانان از یک سو و آمیخته کردن زبان کردی به واژگان فارسی، استحاله آن را نشانه رفته است. نقش خانواده در دگردیسی زبان کردی در قالب چهار مقوله «احساس حقارت در مقابل فارس زبانان، نگاه به مرکز به مثابه پیشرفت، آموزش سبک زندگی مدرن از کانال های فارسی زبان، ترویج وسیع واژگان فارسی در میان اعضای خانواده»، و ذیل مقوله هسته ای «خانواده در مقام نهادی هژمونیک»، تلخیص شده اند که بر مبنای آن، سیاست زبانی خانواده به مثابه فشارسنج اجتماعی متاثر از فشارهای نظام آموزشی و رسانه ای حاکم است به نحوی که همسو با آنها، اعضای خود را به کاربرد التقاطی زبان کُردی سوق می دهد و بدین ترتیب عامل استحاله زبان کردی بوده و سنگ بنای نابودی آن را در میان اعضا پی ریزی می کند.