سابقه و هدف: زعفران (Crocus sativus L.) یکی از گرانترین ادویههای جهان است که بهدلیل تقاضای بالایی که در بازارهای جهانی برای آن وجود دارد، کشت و کار آن به شدت در حال توسعه است. کمّیت و کیفیت محصول علاوه بر ژنتیک، تحت تأثیر شرایط آب و هوایی و خاکی محل کشت قرار دارد. بنابراین، شناسایی مناطقی که شرایط آب و هوایی و خاکی آنها نزدیک به شرایط بهینه تولید زعفران باشد، ما را در دستیابی به مطلوبترین عملکرد کمّی و کیفی یاری میکند. مواد و روشها: در این پژوهش، زعفران در شش منطقه مختلف استان کردستان (سنندج، کامیاران، قروه، دهگلان، دیواندره و مریوان) در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی کشت شد و طی سه سال (1399 تا 1401) ارزیابی گردید. کورمهای زعفران استفاده شده در این پژوهش، توده تربتحیدریه بودند. در هر منطقه زمینی به مساحت 25 مترمربع انتخاب و پس از آمادهسازی، سه کرت با ابعاد 2×2 متر با فواصل 1 متر از هم ایجاد گردید. هر کرت آزمایشی شامل 10 ردیف کشت بود و روی هر ردیف کشت، 20 چاله به عمق 15 سانتیمتر و فاصله 10 سانتیمتر از همدیگر ایجاد شد و در هر چاله کشت، یک عدد کورم کشت گردید. در هر سال دو بار آبیاری (اوایل مهر و اواخر مهر) بهصورت غرقابی انجام شد. در فصل گلدهی، گلهای زعفران برداشت و ویژگیهای عملکردی (تعداد گل، عملکرد گل خشک، عملکرد کلاله خشک و طول کلاله) و فیتوشیمیایی (محتوای کروسین و سافرانال کلاله) آنها اندازهگیری شد. مجموع بارش ماهانه و نیز میانگین دمای ماهانه مربوط به هر منطقه در طول دوره پژوهش از نزدیکترین ایستگاه هواشناسی به آن منطقه بدست آمد. نمونه خاک هر منطقه نیز در آزمایشگاه مورد آنالیز فیزیکی و شیمیایی قرار گرفت. در نهایت به کمک نرمافزار SPSS، مقایسه میانگین دادهها به روش دانکن و همبستگی بین دادههای آب و هوایی و خاکی با صفات عملکردی و فیتوشیمیایی به روش پیرسون بدست آمد. نتایج: بیشترین میانگین عملکرد کلاله در هر سه سال متعلق به زعفران کشت شده در کامیاران بود (0.009±0.13، 0.085±1/27 و 0.052±1.54 گرم در مترمربع بهترتیب در سالهای 1399، 1400 و 1401). در هر سه سال، بیشترین میانگین محتوای کروسین از کلالههای برداشت شده از مزرعه دیواندره بدست آمد (15.77±53.01، 26.6±92.54 و 5.12±143.07 میلیگرم در گرم کلاله خشک بهترتیب در سالهای 1399، 1400 و 1401). بیشترین میانگین محتوای سافرانال در سالهای 1399 (0.38±4.09 میلیگرم در گرم کلاله خشک)، 1400 (0.44±2.48 میلیگرم در گرم کلاله خشک) و 1401 (0.14±5.05 میلیگرم در گرم کلاله خشک)، بهترتیب متعلق به کلاله زعفرانهای مزارع کامیاران (بدون تفاوت معنیدار با سایر مناطق غیر از مریوان)، مریوان (بدون تفاوت معنیدار با دهگلان و دیواندره) و دیواندره (بدون تفاوت معنیدار با سایر مناطق غیر از کامیاران) بود. عملکرد گل خشک و عملکرد کلاله همبستگی منفی معنیداری با میزان رس (بهترتیب *0.329- =r و **0.356- =r)، مواد آلی (بهترتیب **0.422- =r و **0.428- =r) و نیتروژن (بهترتیب **0.437- =r و **0.444- =r) و همبستگی مثبت معنیداری با پتاسیم (بهترتیب **0.544 =r و **0.561 =r) و فسفر (بهترتیب **0.410 =r و **0.435= r) نشان دادند. محتوای کروسین کلاله همبستگی مثبت معنیدار با میزان رس (**0.557 =r) و اسیدیته خاک (**0.438 =r) و همبستگی منفی معنیداری با میزان شن خاک (**0.461- =r) داشت. سافرانال با هیچیک از ویژگیهای خاک و ارتفاع از سطح دریا، همبستگی معنیداری نشان نداد. بین صفات اندازهگیری شده با میانگین دمای ماهانه و مجموع بارش ماهانه نیز همبستگیهای قابل توجهی بدست آمد. نتیجهگیری: بهطور کلی، مناطقی از استان کردستان با میزان بارندگی کمتر در بهار، تابستان و اوایل پاییز، بارندگی بیشتر در اواخر پاییز و طی زمستان، متوسط دمای ماهانه بیشتر، دارای خاکهای متوسط بافت حاوی فسفر و پتاسیم بیشتر و نیتروژن و مواد آلی کمتر و اسیدیته کمی قلیایی، برای تولید زعفران، مناسب شناخته شدند. براساس مجموع صفات کمّی و کیفی اندازهگیری شده، از بین مناطق مورد مطالعه، کامیاران مناسبترین شرایط را برای تولید زعفران داشت.