1403/09/01
جمیل جعفری

جمیل جعفری

مرتبه علمی: استادیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: 45673
دانشکده: دانشکده زبان و ادبیات
نشانی:
تلفن: 33664600- داخلی 2399

مشخصات پژوهش

عنوان
بررسی ساختاری داستان موسی و سنگتراش در دیوان میرزا احمد داواشی
نوع پژوهش
مقاله چاپ‌شده در مجلات علمی
کلیدواژه‌ها
شعر کردی؛ قصه منظوم؛ مولوی؛ موسی و شبان؛ میرزا احمد داواشی؛ موسی و سنگتراش
سال 1398
مجله پژوهشنامه ادبيات كردي
شناسه DOI
پژوهشگران شرافت کریمی ، جمیل جعفری

چکیده

داستان موسی و شبان از جمله داستان های بسیار تأثیر گذاری است که مولوی آن را برساخته و با مهارت تمام در مثنوی آورده است. ظاهراً منشأ این داستان نامعلوم است و عده ای را عقیده بر این است که داستان موسی و عبد صالح در قرآن، مولوی را بر آن داشته تا به قیاس شریعت و طریقت دست یازد و طریقت را أهمّ از دیگری بنمایاند. پس از مولوی، این داستان (با تأثر از وی) در قالب دیگری به نام موسی و سنگتراش روایت شده که به گمان برخی، ازآن عبید زاکانی است؛ اما، با دقت در سبک این منظومه و مقایسه آن با شعر عبید، انتساب آن به وی نامحتمل می نماید. این داستان در میان شاعران کرد نیز مورد استقبال قرار گرفته و آنان به زبان کردی آن را به نظم درآورده اند. از جمله این شاعران، میرزا احمد داواشی (1280- 1359) زاده روانسر است، که با مهارتی وافر به این قصه اهتمام ورزیده و آن را به زبان کردی به رشته نظم درآورده است. اینک در این مقاله تلاش می شود که با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد نقد ساختاری، قصه موسی و سنگتراش که در دیوان میرزا احمد داواشی در 129 بیت به نظم آمده، مورد بررسی قرار گرفته و عناصر تشکیل دهنده آن تحلیل شوند. نتایج نشان می دهد که داستان موسی و سنگتراش، دارای تمام عناصر یک داستان کامل است و نویسنده توانسته به خوبی از این عناصر در جهت پیشبرد درونمایه بهره بگیرد.