هنر قرن بیستم تاریخ پرفراز و نشیبی داشته است. در این دوره هنر خود را از قالب های پیشین خود خارج ساخته و به شکلی جدید معرفی می نماید. بشر همواره تمایل داشته حرف هایش را در قالب نشانه ها به زبان آورد. انسان مدرن نیز سعی می کند با بهره گیری از نمادهای کهن و نیز با ساخت نمادهای جدید، مفاهیمی را که مدنظر دارد در هنر خود مطرح کند. هنرمندان مکتب سمبولیسم اعتقاد داشتند اثر هنری باید به نشانه ها پناه آورد. نمادها خواننده را درکشف رمزهای اثر به تحرک درمی آورند. کشف زبان نمادین اثر، کلید ناخودآگاه جمعی و شناخت آثار هنری است. این پژوهش به مطالعه تطبیقی آثار دو تن از نقاشان سمبولیست یعنی کلیمت و گوگن پرداخته است و مساله و ماهیت نمادهای به کار رفته در آثار این دو نقاش و همچنین نحوه بروز نمادها در آثار این دو سمبولیست را مورد ارزیابی قرار داده است. و در این راستا پاسخ به این سوال ضروری است چه تفاوتی میان کلیمت و گوگن در استفاده از نمادها وجود دارد؟ در این بررسی بر اساس مطالعات نظری معیارهایی تعیین شدند و بر اساس آن معیارها آثار این هنرمندان مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج این پژوهش نیز حاکی از این است که دو هنرمند منتخب معرف دو طیف مختلف سمبولیسم هستند و هر یک به گونه ای این سبک را نمایش می دهند. کلیمت در آثارش در حدی میانه از نشانه ها استفاده می کند و گوگن بیش از کلیمت به ارائه نشانه های صریح می پردازد. این پژوهش به روش مطالعه تطبیقی و با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده است.