1403/09/04
هاشم شاهسونی

هاشم شاهسونی

مرتبه علمی: دانشیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: 36653243900
دانشکده: دانشکده مهندسی
نشانی: سنندج-خیابان پاسدارن-دانشگاه کردستان-دانشکده مهندسی-گروه معدن- اتاق 203- کد پستی 6617715175
تلفن: 0871-6622736

مشخصات پژوهش

عنوان
بهینه سازی روش برانبارش سطح پراش مشترک مبتنی بر مدل
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
لرزه نگاری، برانبارش نقطه میانی مشترک، برانبارش سطح مشترک بازتاب، پدیده تداخل شیب ها برانبارش، سطح پراش مشترک، مبتنی بر مدل، دنبال کردن پرتو،همدوسی
سال 1398
پژوهشگران شونم کریمی(دانشجو)، هاشم شاهسونی(استاد راهنما)

چکیده

در روش ﻧﻮﻳﻦ ﺑﺮاﻧﺒﺎرش ﺳﻄﺢ ﺑﺎزﺗﺎب ﻣﺸﺘﺮک، ﺑﻪ ﺟﺎی در نظر گرفتن یک نقطه بر روی بازتاینده، از بخشی از یک دایره اﺳﺘﻔﺎده ﻣﻲشود. ﺑﺪﻳﻦ ﺗﺮﺗﻴﺐ ﺗﻌﺪاد ردﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺑﺮای ﺑﺮاﻧﺒﺎرش و اﺧﺘﺼﺎص ﻧﺘﻴﺠﻪ ی آن ﺑﻪ ﻳﻚ ﻧﻘﻄﻪ در ﻣﻘﻄﻊ دوراﻓﺖ ﺻﻔﺮ در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ می ﺷﻮد ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﻮده و ﻟﺬا نسبت ﺳﻴﮕﻨﺎل به نویز در ﻣﻘﻄﻊ دور افت شبیه سازی شده اﻓﺰاﻳﺶ ﭼﺸﻤﮕﻴﺮی ﺧﻮاﻫﺪ داﺷﺖ. اما در اﻳﻦ روش، ﻣﺴﺄﻟﻪ ﺗﺪاﺧﻞ ﺷﻴﺐ ﻫﺎ حل نشده است.اﻳﻦ اﻣﺮ ﺑﻪ ﻛﻤﻚ روش ﺑﺮاﻧﺒﺎرش ﺳﻄﺢ ﭘﺮاش ﻣﺸﺘﺮک ﻗﺎﺑﻞ اﻧﺠﺎم اﺳﺖ .روش سطح پراش مشترک به منظور حل مشکل تداخل شیب ها با تلفیق روش های سطح بازتاب مشترک و برون راند شیب معرفی شده است. این روش تعداد زیادی عملگر را به منظور برانبارش به یک نقطه از مقطع دور افت صفر در نظر می گیرد و تا حدود زیاد قادر به حل مشکل تداخل شیب در مقاطع بعد از برانبارش می باشد. اما مقدار زیادی نوفه و رخدادها مصنوعی را نیز با خود به مقطع دورافت صفر می آورد. در این تحقیق پیشنهاد شده است با توجه به میزان همدوسی عملگرها تصمیم گرفته شود که آن عملگر در فرآیند برانبارش به کار گرفته شود یا خیر. به این ترتیب ابتدا یک حد آستانه ای تعریف شده و سپس فقط عملگرهایی که دارای همدوسی بیشتر از این حد آستانه ای هستند در عملیات برانبارش به کاربرده می شوند. به این ترتیب عملگرهایی که هیچ ارتباطی با رخدادها لرزه ای ندارند از فرآیند برانبارش حذف می شوند. در این تحقیق روش سطح پراش مشترک مبتنی بر مدل بر روی داده های مصنوعی با حد آستانه ای 0.1 ،0.2 ، 0.3، 0.4 ، 0.5 ، 0.6 ، 0.7 ، 0.8 ، 0.9 و 1 پیاده سازی شده است. و نتایج مربوط به حد آستانه ای های 0.00، 0.4 و 0.6 با هم مقایسه شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد، با به کارگیری روش پیشنهادی می توان از یک سو مشکل تداخل شیب ها را در مقطع بعد از برانبارش حل نمود و از سویی دیگر نسبت سیگنال به نوفه را نسبت به روش های پیشین بهبود بخشید.