عبدالوهاب بیاتی شاعر معاصر عراقی و ایرج میرزا شاعر دوره مشروطه ایران هردو در شرایطی زندگی می کردند که توده های مردم در فقر و بیچارگی به سر می بردند و از فقدان امنیت، ظلم و ستم حاکمان و بی کفایتی آنان در اداره امور جامعه و بی توجهیشان نسبت به اوضاع و احوال زندگی مردم رنج می بردند. هردو شاعر با داشتن دغدغه اجتماعی مشترک، شعر خود را برای بیان دردها و رنج های توده های مردم بکار گرفته و به معضل فقر در جامعه و پیامدهای ناگوار آن پرداخته اند و ضمن اشاره به عوامل و مظاهر فقر در جامعه، از راه های مبارزه با فقر نیز سخن گفته اند. در این پژوهش تلاش می شود با استفاده روش توصیفی و شیوه تحلیل محتوا به بررسی تطبیقی پدیده فقر و مهمترین عوامل و مظاهر آن در شعر عبدالوهاب بیاتی و ایرج میرزا پرداخته شود. بررسی شعر دو شاعر در این زمینه نشان می دهد که هردو شاعر حاکمان و فقدان آگاهی اجتماعی در میان توده های مردم را به عنوان عوامل فقر و کارگران، کشاورزان، آوارگان و یتیمان را به عنوان مظاهر و جلوه های فقر در جامعه مطرح کرده اند و از دعوت مردم به مبارزه با حاکمان ستمگر و دعوت از حاکمان برای رسیدگی به احوال فقرا به عنوان مهمترین راه های مبارزه با فقر سخن گفته اند.