سطح مشترک بین دو سیال مخلوط نشدنی مانند آب و هوا در محیط غیر اشباع خاک به گونه ای عمل می-نماید که گویی تحت کشش یکسانی قرار گرفته است. اما اختلاف فشاری در طول منحنی سطح مشترک دو سیال مخلوط نشدنی وجود دارد که می توان آن را به کشش سطحی و شعاع انحنای غشای انعطاف پذیر آن ها نسبت داد. از مشخصات پروفیل پل موئینه ای مایع در بین ذرات جامد به عنوان یک مدل فیزیکی در جذب سطحی ترمودینامیکی استفاده می شود. دراین تحقیق از یک مدل فیزیکی برای تعادل پل مایع که تأثیر تماس ذرات در آن بررسی شده، استفاده شده است. هدف این تحقیق فرموله نمودن یک مدل فیزیکی برای مطالعه نظری این مسئله به لحاظ انتقال جرم و حرارت می باشد. به ازای مقادیر درصد اشباع پایین در محیط های متخلخل غیر اشباع دانه ای، جریان مایع اساساً به صورت بخار صورت می گیرد. رطوبت هوا و نسبت تعادل آن با مکش مایع یکی دیگر از مهمترین اثرات اجزای محیط متخلخل دانه ای غیر اشباع می باشد. در محیط های متخلخل دانه ای، خشک و مرطوب شدن ذرات با تغییرات دما همراه است. جهت خشک و اشباع نمودن یک نمونه خاک به ترتیب از زهکشی و نفوذ آب در خاک استفاده می شود. اما اگر در حین عمل خشک و اشباع کردن خاک کنترل دمای بخار صورت گیرد، چنانچه این دما قابل اندازه گیری باشد، ممکن است رطوبت غیر هم دما در مراحل مرطوب و خشک نمودن خاک قابل توجه باشد. نتایج مدل نشان داد که تغییرات مکش در مراحل مرطوب و خشک شدن در فرایندهای اشباع و غیر اشباع کردن در محیط های متخلخل مختلف، یکسان نمی باشد. همچنین تغییرات دما در یک محیط متخلخل غیر اشباع، از طریق تغییرات فاز ناشی از تغییر درجه اشباع قابل محاسبه می باشد، در صورتی که این تغییرات به سادگی قابل اندازه گیری نمی باشد.
