با توجه به افزایش جمعیت سالخورده و روند رو به رشد آمار مبتلایان به سرطان در جهان، کمبود نیروی انسانی و منابع مالی از اصلی ترین موانع ارائه خدمات بهینه به بیماران سرطانی در سیستم های مراقبت های بهداشتی است. بنابراین، ارزیابی دقیق اطلاعات مربوط به منابع، پرسنل، دستگاه و ارزیابی هزینه ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. زمان، یک عنصر اساسی در آنکولوژی اشعه است. در بیماران سرطانی تشخیص به موقع بیماری و شروع برنامه درمان در سریع ترین زمان ممکن، میزان بقای آن ها را افزایش می دهد. از آنجا که زمان انتظار طولانی برای شروع درمان بر درد و اضطراب بیمار می افزاید و تعویق در شروع آن موجب رشد تومور و پیشرفت سطح بیماری می شود. بنابراین، تنظیم یک برنامه زمان بندی بهینه برای بیماران و شروع به موقع درمان، سطح رضایت مندی بیماران از ارائه خدمات درمانی را افزایش می دهد. زمان بندی بیمار نشان دهنده یک رویکرد کم هزینه با فناوری کم برای بهبود اثربخشی درمان است. در این پژوهش با هدف کاهش زمان انتظار، زمان بندی بیماران انجام می شود. ابتدا، اولویت بندی بیماران براساس چهار فاکتور اساسی به روش تصمیم گیری تاپسیس در لیست انتظار و ارائه یک برنامه زمان بندی کارآمد از ظرفیت موجود تجهیزات برای بیماران جدید، درحالی که برنامه ریزی مجدد برای بیمارانی که از قبل برنامه درمانشان را شروع کرده اند، انجام می گیرد. برنامه زمان بندی به گونه ای تنظیم می شود که محدودیت های زمان درمان، برنامه ریزی بیماران در روزهای متوالی در همان دستگاه جلسه اول درمان، پوشش دادن تمام جلسات درمانی مورد نیاز و محدودیت استفاده از تجهیزات پزشکی با در نظر گرفتن دردسترس پذیری و ظرفیت آن ها، برقرار باشد. تصمیمات برنامه ریزی این پایان نامه دارای یک افق برنامه ریزی کوتاه مدت هفتگی است و هدف آن حمایت از اجرای فرآیند ارائه خدمات بهداشتی است. اگرچه در سمت عرضه انعطاف پذیری کمی وجود دارد، اما در این سطح میزان اطلاعات موجود زیاد است. مدت زمان معالجه بیمار توسط دستگاه شتاب دهنده خطی تحت تاثیر فاکتورهای مختلف، درگیر عدم قطعیت است. عدم اطمینان در مدل و پیش بینی ها ممکن است به موجه نبودن یا عدم امکان اجرا در برنامه های تولید شده منجر شود. در این پژوهش به منظور مقابله با این مسئله، رویکردهای بهینه سازی استوار به روش برتسیماس و سیم با در نظر گرفتن بودجه عدم اطمینان برای جلوگیری از نقض محدودیت ها، به کار گرفته می شود. آزمایشات عددی برای اعتبار سنجی مدل پیشنهادی در دو نمونه انجام می گیرد. در نمونه اول با داده های واقعی از مرکز رادیوتراپی استان لرستان بررسی ها انجام می شود. در نمونه دوم داده ها از نمونه ی الهام گرفته در ادبیات مرتبط از یک مرکز رادیوتراپی در انگلستان مورد بررسی و آزمایش قرار می گیرد. بر اساس این تحلیل ها با بررسی سطوح مختلف اگر 30% پارامترهای درگیرعدم قطعیت در مدلسازی استوار مسئله در نظر گرفته شود با هزینه استواری قابل قبول، مسئله موجه خواهد بود.