تنفس میکروبی یکی از مهم ترین فاکتورهای کیفی خاک است که به تغییر کاربری اراضی حساسیت بالایی دارد. انجام فعالیت های کشاورزی، به ویژه شخم بیرویه، شرایط خاک را تغییر داده و موجب افزایش فعالیت های میکروبی و تجزیه بیشتر بقایای گیاهی می گردد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر نوع کشت در تغییر کاربری مراتع طبیعی به اراضی زراعی و باغی بر تنفس میکروبی و برخی دیگر از فاکتورهای خاکی انجام شد. برای این منظور سه کاربری شامل مرتع، باغ، اراضی زراعی نخود و گندم به عنوان محدوده مطالعاتی انتخاب شدند. برداشت نمونه های خاک به تعداد 42 عدد به شکل تصادفی-سیستماتیک از عمق 25-0 سانتی متری صورت گرفت. نتایج حاصل از تجزیه واریانس یک طرفه (ANOVA) نشان داد که بیشترین میزان تنفس میکروبی خاک در کاربری باغ با میانگین 63/0 میلی گرم دی اکسید کربن در روز مشاهده شد و کمترین آن در اراضی گندم، مرتع و نخود به ترتیب با میانگین 40/0، 30/0 و 30/0 میلی گرم دی اکسید کربن در روز مشاهده گردید. همچنین نتایج نشان داد که ماده آلی کل خاک در کاربری مرتع با میانگین 93/1 درصد بیشترین مقدار را داشت و در کاربری های باغ، نخودزار و گندم زار به ترتیب 45/1، 95/0 و 97/0 درصد بود. بیشترین مقدار نیتروژن کل نیز در کاربری مرتع با میانگین 16/0 درصد مشاهده گردید. ولی در سایر کاربری ها مقدار آن به صورت معنی داری کمتر بود. pH خاک نیز در کاربری باغ با میانگین 07/8 دارای بیشترین مقدار و در کاربری مرتع با میانگین 40/7 دارای کمترین مقدار بود. این تحقیق نشان داد که در تبدیل مرتع به کشاورزی و باغ می تواند صدمه کمتری به کیفیت خاک وارد کند.