هدف پژوهش حاضر، بازخوانی و تحلیل جایگاه دورهگردهای روستایی در ادغام جامعۀ روستایی در اقتصاد بازار است. رویکرد پژوهش مبتنی بر دیدگاههای مطرح در جامعهشناسی اقتصادی و با الهام از نظریات پولانی، گرانووتر، اسملسر و سوئدبرگ اسلیتر و تونکیس است. با توجه به کمبود اطلاعات، از تحلیل روایت ١٥ دورهگرد در روستاهای منطقۀ هورامان استان کردستان و کرمانشاه استفاده شد. براساس اصول روایتپژوهی کلاندینین و کانلی به تجزیه و تحلیل دادههای حاصل از مصاحبههای نیمهساختیافته که با شیوۀ گلولهبرفی بهدست آمده و با تکنیک تحلیل مضمونی تجزیه و تحلیل شدهاند، پرداخته شده است. نتایج در قالب پنج مقولۀ ثانویه شامل دورهگردی بهمثابۀ شبکهای از مناسبات اجتماعی، دورهگردی روستایی و توسعۀ محلی، پیوندهای شهری روستایی و نقش دورهگردهای روستایی در آن، گسترش ارتباطات و حملونقل و کاهش حضور دورهگردها و گسترش نقش سرمایه و پول در روستاها و نقش دورهگردها بهدست آمد. تحلیل این مقولهها نشان داد روند گذار از بازار جغرافیایی به اقتصاد بازار با تأکید بر جایگاه دورهگردها، نشاندهندۀ استحالۀ روابط و مناسبات شهر-روستا و بهتبع آن، انقطاع پیوند و یکسویهشدن روابط آنها است. منفکشدن مناسبات اقتصادی از مناسبات اجتماعی و گسترش ارتباطات، حملونقل سبب حذف دورهگردها و سپس ظهور شیوههای تجارت و بازار غالباً مرزی در منطقه شد؛ بنابراین، نقش و جایگاه دورهگردها در ادغام و توسعۀ روستایی بهمثابۀ مکانیسمی معکوس عمل کرد که هرچه از آن در اقتصاد بازار میگذشت، به همان شیوه، نقش و جایگاه دورهگردهای روستایی نیز روند کاهشی مییافت.