پژوهش حاضر به دنبال واکاوی تجربه ی زنان کارآفرین شهر سنندج از نابرابری اجتماعی بوده است. نابرابری اجتماعی که ابعاد و زوایای متعددی از جمله جنسیت، کار و موقعیت زمانی و مکانی و... را دربر میگیرد و سبب محدودیت و موانعی برای کارآفرینی زنان میشوند. دیدگاه سه نظریهپرداز حوزه نابرابری اجتماعی_ چافتز، فوگل و الین رایت_ مبنای نظری این پژوهش را فراهم آورده است. از دیدگاه آنها نابرابری اجتماعی در یک پیوند با نابرابری جنسیتی، فرصت اجتماعی و شرایط کار و تولید قرار دارد. روش مورد استفاده، پدیدارشناسی تفسیری بوده و به درک و تفسیر تجربیات زنان از نابرابری در عرصهی کارآفرینی با نمونهگیری هدفمند و مصاحبه نیمهساختیافته با ١٧ نفر از زنان کارآفرین شهر سنندج پرداخته شده است. نتایج نشان داد که ٢٧٥ مفهوم، ١٦ مقوله اولیه و ٥ مقولات ثانویه شامل «رنجهای چندگانه»، «کارآفرینی حاشیهای» و «نابرابری جنیستی مضاعف»، «عوارض جسمانی و ظاهری» و «بحران اقتصادی و تورم» میشود که تفسیر آنها حکایت از نبود درآمد مناسب، عدم حمایت مالی و عاطفی خانواده از فرد کارآفرین، موانع قانونی و اداری کار، فشارکاری و دست تنها بودن دارد که این موارد با نابرابری جنسیتی و عوارض ناشی از کار سخت درآمیخته است. کارآفرینی در شهر سنندج به نسبت حوزههای کارآفرینی و توسعه در حاشیه قرار دارد و این امر موانع اساسی را برای کارآفرینی زنان سبب شده است. مخاطرهی تعطیلی کسبوکار و عدم فروش محصولات به دلیل تورم نیز این موانع و نابرابری را تشدید نموده است. لذا جهت کاهش این موانع و تسهیل در کارآفرینی زنان لازم است با توجه به پتانسیلهای شهر سنندج در حوزههای مختلف اقداماتی از جمله ارائه تسهیلات و وام، برطرف نمودن روند بروکراسی و حمایت معنویی و مالی از زنان کارآفرین بهعمل آید.