مقدمه؛ پژوهش حاضر در پی ارائه روایت ساکنان مناطق فرودست شهر سنندج از ارائه خدمات و امکانات شهری می باشد. در همین راستا، از رویکرهای توسعه پایدار شهری و بازآفرینی شهری برای توضیح این موضوع بهره جستیم. روش؛ با توجه به موضوع و هدف مورد بحث، از روش اتنوگرافی نهادی که محقق به وسیله آن در پی برملا کردن وضع موجود و سپس ارائه راهکارها برای تغییر وضعیت مطلوب می باشد، استفاده نمودیم. لذا داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساخت یافته تا زمان اشباع نظری با 20 نفر از مشترکان و 7 نفر از کارشناسان شرکت آب و فاضلاب شهری استان کردستان بدست آمد و همچنین آمار و اسناد مربوطه جمع آوری شد. یافته ها؛ مقولات اولیه در قالب 24 مقوله که از آنها 8 مقوله ثانویه خدمات رسانی مناقشه برانگیز، کیفیت مدیریت فنی، ضعف مدیریت فنی، فقدان هماهنگی در اتفاقات، فقدان همکاری های بین سازمانی، زیرساخت های نامتناسب شبکه، ناهماهنگی در مشتری محوری، ابهام قبض و مبالغ بودند که از مقولات اولیه بیرون کشیده شدند و از این مقولات 2 مقوله ی هسته ای طرد ساختاری، طرد نهادی و فقدان هماهنگی در اجرا و ابهامات قبوض استخراج گردید. نتایج؛ نتایج نشان دهنده عدم توسعه پایدار شهری در مناطق مورد مطالعه و به تبع کاهش کیفیت مناسب زندگی است. که این امر با چالش های ساختاری و نهادی در رابطه با ساکنان این مناطق از نظر بهره مندی شان از امکانات شهری نمود یافته است. همچنین فقدان هماهنگی در اجرا و ابهامات قبضی مربوط به شرکت آب و فاضلاب موجب تشدید این روند شده است. لذا بازآفرینی شهری در زمینه ی توسعه زیرساخت های شبکه ی آب و فاضلاب، حفظ و حراست از شبکه، و همچنین شفاف سازی در ارائه قبوض و ارتقای مشتری مداری لازم است تا کمیت و کیفیت خدمات رسانی را در این مناطق بالا برود.