چکیده پژوهش حاضر بدنبال پدیده نگاری دست فروشی در میان فروشندگان خیابانیِ شهر سنندج است، تا ضمن تفسیر موقعیت های آنان در نظام اقتصاد غیررسمی، به واکاوی عوامل شکل دهنده و برسازنده دست فروشی در میدان اجتماعی و فرهنگی آنان بپردازد. در این راستا از دیدگاه موافقان و مخالفان این پدیده بعنوان راهنمای کار و صورتبندی مفاهیم، بهره جسته ایم. این پژوهش در سنتِ روشیِ کیفی صورت گرفته و از روش پدیده نگاری برای کشف و استخراج مقولات استفاده شده است که در آن ابزارهای مشاهده مشارکتی و مصاحبه عمیق جهت گردآوری داده های مورد نیاز بکار گرفته شده است. میدان پژوهش حاضر شهر سنندج و خیابان فردوسی (حدفاصل میدان آزادی تا میدان انقلاب ) است که در آن شاهد انبوه دستفروشان با ارائه کالاها و خدمات متنوع هستیم. شیوه نمونه گیری این پژوهش هدفمند بوده است بدین معنا با افرادی گفتگو شده است که نخست تجربه زیسته از پدیده دستفروشی دارند (دست فروشان) و دوم دارای اطلاعات و شناخت عمیق از خلق این وضعیت هستند (کارگزاران توسعه شهری). بر همین مبنا با استفاده از نمونه گیری هدفمند و با رعایت حداکثر تنوع بر اساس معیارهای سن، جنس و سابقه دستفروشی، 21 دست فروش و بر اساس سابقه مدیریت و نوع دستگاه متولی 6 مصاحبه با کارگزاران توسعه شهری تا مرحله اشباع داده ها انجام گرفت. اطلاعات برآمده از دل مصاحبه ها، در قالب 9 مفهوم اصلی صورتبندی شدند و مفاهیم برآمده از روش مورد مطالعه عبارتند از؛ دست فروشی محصول توسعه نیافتگی، واقعیت زندگی لب مرزی (حاشیه نشینی)، تهی شدن جامعه از ظرفیت های اجتماعی، تحمل رنج اجتماعی، هجوم به اقتصاد پیش ساخته خیابانی، جهان های ناممکن دست فروشی، دست فروشی به مثابه شیوه زندگی، شکل گیری سیاست های خیابانی، تثبیت توسعه توسعه نیافتگی اقتصاد غیررسمی. بعنوان نتیجه شرایط تاریخی، موقعیت جغرافیایی و نگاه آمرانه و سیاسی به توسعه از جمله شرایط و زمینه هایی هستند که چنین زیست جهانی را برای کنشگران این حوزه معنادار ساخته است.