امروزه جمعیت پذیری شهرها به همراه مسائل اجتماعی- اقتصادی آن ها شکل کاملاً تازه ای از شهر و شهرنشینی را به وجود آورده است. به گونه ای که مسأله پاسخگویی به نیازهای انسانی را مختل کرده است. در این تحقیق وضعیت عدالت اجتماعی در ساختار فضایی شهر سنندج مورد بررسی قرار گرفته است. در روند تحقیق، ابتدا با استفاده از شاخص پراکندگی ویلیامسون و موریس وضعیت توزیع شاخص های اجتماعی– اقتصادی، وکالبدی را در سطح نواحی21 گانه شهر سنندج بررسی نموده و نسبت به سطح بندی میزان برخورداری شهروندان از امکانات و خدمات شهری اقدام گردید، سپس با استفاده از تحلیل های آماری نتایج همبستگی و رابطه بین سطح اقتصادی- اجتماعی ساکنان با میزان برخورداری از کاربری های خدمات شهری مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش حاصله، بیانگر آنست که از نظر توزیع شاخص ها، فقط شاخص های تراکم خانوار، ضریب فعالیت، درصد باسوادی در وضعیت متعادل و سرانه مسکونی در وضعیت نسبتاً متعادل قرار دارند. همچنین ساکنان با سطح اقتصادی-اجتماعی بالاتر، از کاربری های خدمات شهری بهتری برخوردارند و الگوی توزیع کاربری های خدماتی شهری به نفع گروه های مرفه تر جامعه عمل نموده است. بنابراین با وجود عدم تعادل در توزیع فضایی شاخص ها در بین نواحی و همچنین وجود همبستگی مستقیم و معنادار بین سطح اقتصادی- اجتماعی ساکنان نواحی با میزان برخورداری از کاربری های شهری و شاخص های کالبدی و نیز قرارگیری نواحی مرکزی شهری به عنوان قلب تبنده شهر که مورد توجه و استفاده عموم شهروندان شهر است، در سطوح بسیار پایین توسعه کالبدی، عدالت اجتماعی (معیارهای عدالت اجتماعی) در ساختار فضایی شهر سنندج، به چشم نمی خورد.