خانواده بنیادیترین نهاد اجتماعی است که در پرورش افراد سالم و در تیجه جامعهی سالم نقش اساسی دارد. بدون شک جوعاطفی مناسب و منسجم در خانواده منجر به ارتقاء خودشکوفایی افراد و توانایی آنان در کشف راهحلهای انطباقی و افزایش همبستگی در جامعه خواهد شد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطهای توانایی حلمسئله اجتماعی در ارتباط بین جوعاطفی خانواده و سلامت اجتماعی در مدلی واریانس محور بود. جامعهی آماری این پژوهش شامل همهی دانشجویان مراکز استان غرب ایران و نمونهی آماری شامل همهی دانشجویان 4 مرکز استان در سال 1398 با تعداد 377 نفر بود. نمونهگیری به روش تصادفی خوشهای چندمرحلهای انجام شد. برای جمع آوری دادهها از پرسشنامههای جوعاطفیخانواده هیلبرن (1964)، سلامتاجتماعی کییز (2004)، و توانایی حلمساله اجتماعی دزوریلا و همکاران (2002)، استفاده شد. نتایج تحلیلدادهها در چارچوب مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزار اسمارت پی-ال-اس 3.2.8 نشان داد مدل کلی پژوهش، به صورت مطلوبی با دادهها برازش دارد. نتایج شاخصهای پایایی و روایی به منظور بررسی مدل بیرونی مطلوب میباشند. در بخش درونی مدل، معیارهای همخطی، مقادیر t،R^2 ،f^2 ، Q^2 مورد بررسی قرار گرفت و مقادیر به دست آمده قابل قبول میباشند. بر اساس نتایج اثر مستقیم جوعاطفی خانواده بر حلمسئله سازنده و ناکارآمد، اثر مستقیم حلمسئله سازنده و ناکارآمد بر سلامت اجتماعی و همچنین اثر غیرمستقیم جوعاطفی خانواده بر سلامت اجتماعی معنیدار میباشد (01/0P≤). نتایج تحلیل اندازهاثر و ماتریس اهمیت- عملکرد بیانگر ضرورت تلاش روانشناسان بر روی راهکارهای کاهش استفاده از "حلمسئله ناکارآمد" و نیز ارتقاء "جوعاطفی خانواده" میباشد که سهم مهمی در سلامت اجتماعی دارند.