یکی از مهمترین عاملهای تضمینکننده موفقیت در کشاورزی، خاک میباشد. بزرگترین چالش پیشروی کشاورزی امروزه، عدم رعایت اصول صحیح خاکورزی است. با توجه به روند افزایش جمعیت در دنیا و نیاز به تولید غذای بیشتر، استفاده از روشهای به زراعی و اجرای صحیح عملیات خاکورزی ضروری میباشد. کشت مخلوط یکی از روشهای افزایش محصول و نمونهای از سامانههای پایدار به شمار میرود که نقش مهم و چندگانهای در بهبود شرایط مزارع نامطلوب، اصلاح کیفیت محصول و کاهش اثرات منفی در آگرواکوسیستمها ایفا میکند. به منظور بررسی تأثیر سیستمهای مختلف خاکورزی درکشت مخلوط چاودار (Secale cereale L ) و ماشک گل خوشهای (Vicia villosa Roth.) آزمایشی در سال زراعی 1398-1397 در شهرستان سنندج در مرکز تحقیقاتی گریزه به صورت کشت انتظاری اجرا گردید. آزمایش به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار اجرا شد. روشهای خاکورزی شامل سیستم بدون خاکورزی، سیستم کم خاکورزی و سیستم خاکورزی رایج به عنوان فاکتور اصلی و سیستم کشت چاودار و ماشک در 5 سطح شامل 100 درصد ماشک، 75 درصد ماشک + 25 درصد چاودار، 50 درصد ماشک + 50 درصد چاودار، 25 درصد ماشک+ 75 درصد چاودار و 100 درصد چاودار به عنوان فاکتور فرعی در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که سیستم کم خاکورزی دارای بیشترین تأثیر روی صفات ارتفاع چاودار، ارتفاع ماشک، تعداد گره در ریشه ماشک، عملکرد ماده خشک و ماده آلی خاک بود و سیستم خاکورزی رایج دارای کمترین تأثیر روی صفات مذکور بود. اثرات متقابل ترکیب بذری و سیستمهای خاکورزی روی صفات ارتفاع ماشک، ارتفاع چاودار، تعداد گره در ریشه ماشک، میزان ماده خشک، درصد ماده آلی، منگنز و آهن معنیدار بود. با توجه به نتایج به دست آمده، بهترین ترکیب کشت مخلوط گیاهان علوفهای و غله، 25 درصد غله و 75 درصد علوفه در مناطق دیم در سیستم کمخاکورزی بود.