یک چارچوب زمانی خاص میباشند و بعد از گذشت این زمان مطلوبیت خود را از دست میدهند. طراحی مدلی برای شناخت فرصت کارآفرینی به منظور چابک سازی سازمان هدف این تحقیق است. روششناسی: در این پژوهش از استراتژی پژوهش آمیخته استفاده شده است. در بخش کیفی از روش فراترکیب بر اساس الگوی سندلوسکی و بارسو در بخش کمی از مدلسازی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. در بخش کیفی برای ارزیابی کیفیت مقالات از روش مهارتهای ارزیابی ضروری و برای سنجش اعتبار کدهای استخراجی از روش کاپا استفاده شد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل مقالات، کتب و گزارشهای پژوهشی سال 1956 تا سال 2019 میلادی و در بخش کمی شامل مدیران، کارشناسان و نخبگان صنعت خودروسازی در سال 1398 بود. برای بررسی اعتبار مدل نیز از شاخصهای نیکویی برازش استفاده شد. یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که مدل پنجره فرصت کارآفرینی دارای 8 مؤلفه اصلی (تغییرات اقتصادی، تغییرات بازار و صنعت، تغییرات اجتماعی و فرهنگی، تغییرات تکنولوژی، تغییرات سیاسی و قانونی، نقایص بازار، دانش جدید و تغییرات جمعیتی) و 24 مؤلفه فرعی است و رابطه آن با چابکی سازمانی معنادار است. نتیجهگیری: مدیران و سرپرستان صنعت خودروسازی میتوانند با شناخت نشانههای محیطی پنجرههای فرصت و استفاده از فرصتها به کارآفرینی پرداخته و چابکی را در شرکت ایجاد نمایند.