زمینه و هدف: بی خوابی شایعترین اختلال خواب است و افراد مبتلا به آن مشکلات عملکردی بیشتری را گزارش میدهند. پژوهشهای متعددی نشان دادهاند مؤلفههای شناختی و هیجانی نقش مهمی در شروع و تداوم بی خوابی دارند. هدف پژوهش حاضر پیشبینی شدت بی خوابی بر اساس متغیرهای شناختی و هیجانی و صفات شخصیتی پیشنهادی DSM-5 (Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders) در دانشجویان دانشگاه کردستان در سال 1395 بود. مواد و روشها: پژوهش حاضر از نوع توصیفی، و جامعه آماری کلیه دانشجویانی بودند که در سال تحصیلی 96-1395 در دانشگاه کردستان تحصیل میکردند. تعداد 190 نفر از دانشجویان به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و وارد مطالعه شدند. از 6 پرسشنامه شدت بی خوابی، باورها و بازخوردهای ناکارآمد درباره خواب، نشخوار فکری، نگرانی، برانگیختگی پیش از خواب و مقیاس شخصیت DSM-5 به عنوان ابزار جمعآوری دادهها استفاده شد. داده های تحقیق با استفاده از آمار توصیفی، ضریب همبستگی Pearson و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها: نتایج پژوهش ارتباط مثبت و معنیداری میان همه متغیرهای شناختی، هیجانی و حیطههای ناسازگار شخصیتی با شدت بی خوابی نشان داد (01/0p<). بالاترین ضریب همبستگی مربوط به برانگیختگی پیش از خواب بود که مهم ترین متغیر پیش بین در این پژوهش بود (56/0r=). این عوامل در مجموع، 41 درصد از واریانس شدت بی خوابی را تبیین کردند. ضرایب تحلیل رگرسیون با روش گام به گام برای ترکیب خطی متغیرهای باورها و بازخوردهای ناکارآمد درباره خواب، نشخوار فکری، نگرانی، برانگیختگی پیش از خواب و حیطههای شخصیتی با شدت بی خوابی معنی دار بود (001/0p<). نتیجهگیری: بر اساس یافتههای پژوهش، متغیرهای شناختی، هیجانی و شخصیتی میتوانند مؤلفههای مهم بی خوابی باشند و تمرکز روشهای درمانی بر این مؤلفهها ممکن است به پیامدهای درمانی بهتری منجر شود.