تجاوز، تجربهی آسیب زننده است با پیامدهای منفی برای سلامت و کنش فرد قربانی تجاوز. پژوهش کنونی با هدف مقایسه ی اثربخشی رواندرمانگری متمرکز بر انتقال و حساسیت زدایی با حرکت چشم و پردازش مجدد بر بهبود وضعیت روانشناختی زنان قربانی تجاوز جنسی انجام گرفت.در مطالعات انجام گرفته در مورد آثار سوء تجاوز بر قربانیان از شیوه های درمانگری برای توانبخشی و یاری آنها استفاده شده است. اما درمانهای روان پویشی و حساسیت زدایی با حرکت چشم و پردازش مجدد که کفایت خود را در پژوهشها نمایان ساخته اند مورد پژوهش نگرفته اند. بر این اساس، نخستین مسأله ی این پژوهش، قابلیت بکارگیری این دو شیوه ی درمانگری بر بهبود وضعیت روانشناختی زنان قربانی تجاوز و سپس مقایسه اثربخشی آنهاست. 8 نفر آزمودنی به صورت نمونه گیری هدفمند از میان مراجعان مرکز مشاوره بیماریهای رفتاری، شعبه چهار تجدید نظر دادگستری، بند نسوان زندان سنندج و اورژانس اجتماعی مراجعه کرده بودند، انتخاب شدند. آزمودنیها که سن آنها 14 تا 37 ساله بود، به طور تصادفی در دو گروه 4 نفره قرار گرفتند. پس از اجرای مصاحبه ی بالینی بر اساس DSM-IV-TR، از آزمودنیها پرسشنامه شخصیتی چند وجهی مینه سوتا و آزمون رورشاخ گرفته شد تا وضعیت روانشناختی بیماران بررسی و کمی شود. در یک گروه، با توجه به محدودیت زمانی، تنهامرحله نخست رواندرمانگری متمرکز بر انتقال و در گروه دیگر تمام فرایند درمانی حساسیت زدایی با حرکت چشم و پردازش مجدد اجرا شد. مداخلات بر اساس کتاب راهنمای رواندرمانگری متمرکز بر انتقال کرنبرگ و ساختار جلسات درمان حساسیت زدایی مبتنی بر حرکات چشم و پردازش مجدد شاپیرو انجام شد. پس از اتمام جلسات درمان، آزمودنیها مجددا با آزمونها ارزیابی و نتایج مقایسه شدند. یافته های آزمونها و مشاهدات بالینی نشان داد که بهبودنشانه های مرضی بیماران تحت درمان با رواندرمانگری متمرکز بر انتقال کمتر از بیماران درمان شده با حساسیت زدایی با حرکت چشم و پردازش مجدد بود. در مقابل، تغییرات شخصیتی بیماران تحت درمان با رواندرمانگری متمرکز بر انتقال به مراتب بیشتر از گروه دیگر بود. براساس نتایج، با انواع روشهای درمانی میتوان جنبه های مختلفی را از مجموعه روانشناختی بیمار تغییر داد و پیامدهای درمانی ایجاد کرد؛ اما پیامدهای درمانی ایجاد شده هرگز مشابه نیستند. درواقع سیستم اثرگذاری شیوه های مختلف