پژوهش حاضر، تلاشی در جهت بررسی الگوهای علت شناختی جسمانی، شناختی و روان پویشی و مقایسه تأثیر شیوه های روان درمانگری پویشی کوتاه مدت و دارودرمانگری بر اختلال افسردگی مهاد است. برای این منظور، از طرح شبه آزمایشی پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه، استفاده شد. برای ارزیابی جنبه های جسمانی، از آزمایش فرونشانی دگزامتازون و برای ارزیابی جنبه های شناختی و روان پویشی، از مقیاس نارساکنشی بازخوردها و آزمون رورشاخ استفاده شده است. به این ترتیب، شیوه های درمانگری به منزله متغیرهای مستقل پژوهش، و نتایج آزمونهای رورشاخ، مقیاس نارساکنشی بازخوردها و آزمایش فرونشانی دگزامتازون، متغیرهای وابسته بودند. از بین 50 بیمار افسرده، 34 بیمار افسرده مهاد بااستفاده از مصاحبه تشخیصی مبتنی بر DSM-IV و نتایج مقیاس افسردگی بک، انتخاب و بطور تصادفی در دو گروه جای داده شدند. گروهی از بیماران با روش روان درمانگری پویشی کوتاه مدت و گروه دیگر، با روش دارودرمانگری تحت درمان قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها، ابتدا نتایج پیش آزمون و پس آزمون هر گروه بطور جداگانه، و سپس، نتایج گروهها با استفاده از آزمون t مقایسه شد. مقایسه نتایج حاصل از دو روش درمانگری، نشان دهنده تأثیر بیشتر روان درمانگری پویشی کوتاه مدت در بهبود نشانه ها و ترمیم روانی-اجتماعی و اثربخشی یکسان هر دو روش درمانگری در نتایج آزمایش فرونشانی دگزامتازون و نارساکنش-وری بازخوردها بود. همچنین، نتایج پژوهش، مبین تعامل جنبه های مختلف جسمانی، شناختی و روان پویشی است، به گونه-ای که مداخله در هر بخش سایر بخش ها را نیز تحت تأثیر قرار می دهد. از زاویه دستیابی به معیارهای گزینش بیماران مناسب برای هریک از روشهای درمانگری، تنها یافته قابل توجه این است که روان درمانگری پویشی کوتاه مدت نیز، مانند دارودرمانگری، گزینه درمانی مناسب، برای بیمارانی است که نتایج بالایی در آزمایش فرونشانی دگزامتازون دارند.