افزون بر جستجوی درک عمیق متون ادبی و فهم اهدافی که پدیدآورندگان آنها دنبال کرده اند، بررسی متون ادبی با هدف افزایش شناخت عوامل مؤثر در شکل گیری آن (از جمله، عوامل اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، بین شخصی و عوامل درونی یا روانشناختی)، به طور روزافزونی مورد توجه قرار گرفته است که مبین ارزش فزاینده آنهاست. بررسی روان پویشی آثار ادبی، مورد رغبت بسیاری از محققان است. اما، در ادبیات فارسی، شاید بیشترین بررسی از این نوع با استناد به آثار یونگ انجام گرفته است. درصورتیکه، تحلیل روان تحلیلی متون ادبی به گستره بسیار وسیع تری از یافته های بالینی روانشناسان تحلیل گر اشاره دارد. پژوهش حاضر به تحلیل روان پویشی گلستان سعدی، به عنوان یک اثر معروف در ادبیات فارسی، از زوایای دیگری پرداخته است. با توجه به دشواری قرار دادن گستره وسیع تحلیل اثر ادبی ظریف و پیچیده ای مانند گلستان سعدی در یک مقاله، گزیده هایی از این اثر به عنوان بخشهایی مهم، مورد بررسی قرار می گیرند. به طور خلاصه، تحلیلهای صورت گرفته مبین نقش عوامل ناهشیار و فرایندهای هیجانی پنهانی است که، به رغم تیزبینی و دقت سعدی، در اثر او قابل ردیابی هستند. این یافته ها، نشان دهنده باقی ماندن آثار تعارضهای گذشته در تعامل با والدین و کشاننده های درونی هستند که نویسنده موفق به مهار آنها شده است.