1403/09/01
فاتح رحمانی

فاتح رحمانی

مرتبه علمی: دانشیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: 2316513
دانشکده: دانشکده علوم انسانی و اجتماعی
نشانی:
تلفن:

مشخصات پژوهش

عنوان
رابطه تصریح کننده های قلمرو رگه های شخصیت و هوش هیجانی با کنش‌وری جنسی با نقش میانجی‌گر مدیریت تنظیم هیجان بین شخصی و باورهای نارساکنش جنسی در زوج های متقاضی طلاق
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
تصریح کننده‌های قلمرو رگه‌های شخصیت، هوش هیجانی، کنش‌وری جنسی، مدیریت تنظیم هیجان بین شخصی، باورهای نارساکنش جنسی، متقاضیان طلاق
سال 1402
پژوهشگران سمیه رحمتی(دانشجو)، فاتح رحمانی(استاد راهنما)، امید عیسی نژاد(استاد مشاور)

چکیده

هدف این پژوهش بررسی رابطه تصریح کننده‌های قلمرو رگه‌های شخصیت و هوش هیجانی با کنش‌وری جنسی؛ با نقش میانجی‌گر مدیریت تنظیم هیجان بین شخصی و باورهای نارساکنش جنسی؛ در زوج‌های متقاضی طلاق بود. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش انجام همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری این پژوهش مردان و زنان متقاضی طلاق بودند که در سال 1401-1402 به اداره بهزیستی شهر سنندج جهت مشاوره زوجی مراجعه کردند. جهت دستیابی به هدف پژوهش 275 نفر (140 نفر مرد و 135 نفر زن) با استفاده از نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شدند و مقیاس‌های اختلال شخصیت مدل پنج عاملی (FFiCD), مقیاس هوش هیجانی (EIS), پرسشنامه مدیریت تنظیم هیجان بین شخصی (IERQ), پرسشنامه باورهای نارساکنش جنسی (SDBQ), کنش‌وری جنسی زنان (FSFI) و پرسشنامه سلامت جنسی مردان (MSHQ)؛ در اختیارشان قرار گرفت. داده‌ها پس از جمع‌آوری وارد نرم‌افزار SPSS-26 شد و سپس شاخص‌های توصیفی و همبستگی برای بررسی رابطه بین متغیرها اجرا شد. نهایتاً از روش تحلیل همبستگی پیرسون در نرم‌افزار SPSS-26 و تحلیل مسیر در نرم‌افزار AMOS استفاده شد. نتایج نشان داد که بین تصریح کننده‌های قلمروی مهارگسستگی و خرده مقیاس رغبت در کنش‌وری جنسی زنان، رابطه معنادار منفی وجود دارد و بین تصریح کننده‌های قلمروی مهارگسستگی و گسستگی با مقیاس «انزال» در کنش‌وری جنسی مردان رابطه معنادار منفی وجود دارد. بین تصریح کننده‌های قلمرو رگه‌های شخصیت و باورهای نارساکنش‌وری جنسی زنان رابطه معنادار مثبت وجود دارد و بین تصریح کننده‌های قلمرو رگه‌های شخصیت به طور کلی با خرده مقیاس‌های «میل و لذت جنسی به عنوان یک گناه»، «باورهای مربوط به سن» و «باورهای مربوط به تصویر بدنی» از باورهای نارساکنش‌وری جنسی، رابطه مثبت و متوسط معنادار وجود دارد. بین هوش هیجانی و کنش‌وری جنسی زنان رابطه معنادار منفی و متوسطی وجود دارد اما بین هوش هیجانی و کنش‌وری جنسی مردان رابطه کم و غیرمعناداری وجود دارد. با توجه به این یافته‌ها می‌توان نتیجه گرفت که تصریح کننده‌های قلمروی مهارگسستگی عاملی تعیین کننده در نارساکنش‌وری جنسی در زنان و مردان است. می‌توان نتیجه گرفت که در زنان هرچه تصریح کننده‌های قلمرو رگه‌های شخصیت بالاتر باشند، باورهای نارساکنش‌وری جنسی هم بیشتر است و همین نتیجه در مورد مردان به غیر از خرده مقیاس کنترل مادرانه از باورهای نارساکنش‌وری جنسی، صدق می‌کند. همچنین هوش هیجانی پایین می‌تواند اختلال رغبت و برانگیختگی جنسی را در زنان و اختلال نعوظ را در مردان (اما با معناداری کمتر) پیش‌بینی کند. بنابراین برنامه‌ریزی جهت درمان و تعدیل نارساکنش‌وری شخصیت و افزایش هوش هیجانی ا‌فراد می‌تواند باعث کاهش نارسا کنش‌وری جنسی و تا حد زیادی کاهش طلاق باشد.