1403/09/03
فرزاد نظری

فرزاد نظری

مرتبه علمی: دانشیار
ارکید: 0000-0001-5671-6188
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: 24921751900
دانشکده: دانشکده کشاورزی
نشانی: سنندج-خیابان پاسداران-دانشگاه کردستان- دانشکده کشاورزی-گروه علوم باغبانی، کدپستی: 6617715175
تلفن: 08733620552

مشخصات پژوهش

عنوان
مقایسه ترکیبات موثره تعدادی از گونه‌های مریم گلی بومی ایران در شرایط کشت یکسان
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
مریم گلی، اسانس، روغن، اسید چرب
سال 1403
پژوهشگران یاسمن ویس محمدی(دانشجو)، جلال خورشیدی(استاد راهنما)، فرزاد نظری(استاد مشاور)

چکیده

مقایسه ویژگی‌های عملکردی و فیتوشیمیایی گونه‌های مختلف متعلق به یک جنس دارویی در شرایط اکولوژیکی یکسان به‌منظور شناسایی گونه برتر از گام‌های اولیه در راستای اهلی‌سازی و اصلاح می‌باشد. یکی از گیاهان دارویی پرکاربرد در طب سنتی ایران، مریم گلی (Salvia L.) از تیره نعناعیان است. این گیاه دارای خصوصیات آنتی‌باکتریال، آنتی‌اکسیدان، آنتی‌دیابت و طعم‌دهندگی است. مریم گلی حاوی ترکیبات متنوعی مانند فلاونوئیدهای مختلف، تانن‌ها و ترپنوئیدهایی مانند مونوترپن‌ها، دی‌ترپن‌ها، سزکویی‌ترپن‌ها و تتراترپنوئید می‌باشد. در پژوهش حاضر، ویژگی‌های عملکردی و فیتوشیمیایی پنج گونه مریم‌گلی بومی ایران رویش‌یافته در استان کردستان شاملSalvia multicaulis، Salvia syriaca، Salvia nemorosa، Salvia spinose و Salvia palaestina در شرایط کشت یکسان مورد ارزیابی قرار گرفتند. صفات مورد ارزیابی شامل عملکرد خشک تک بوته، محتوای روغن بذر، اسیدهای چرب تشکیل دهنده روغن، میزان اسانس و ترکیبات تشکیل دهنده اسانس بودند. استخراج روغن با استفاده از حلال هگزان توسط دستگاه سوکسله انجام گرفت و استخراج اسانس بر اساس روش تقطیر با آب توسط دستگاه کلونجر صورت گرفت. برای آنالیز روغن و اسانس از دستگاه‌های GC و GC/MS استفاده گردید. نتایج نشان داد که گونه‌های مختلف مریم‌گلی مورد مطالعه به لحاظ عملکرد و خصوصیات فیتوشیمیایی، تنوع قابل توجهی نشان دادند که این تنوع ناشی از ژنتیک متفاوت آنهاست، چراکه در شرایط اکولوژیکی یکسان مورد مقایسه قرار گرفتند. به‌طور کلی بیشترین وزن خشک تک بوته، درصد روغن بذر و درصد اسانس اندام هوایی به‌ترتیب متعلق به گونه‌های S. nemorosa، S. nemorosa و S. multicaulis بود. لینولنیک اسید، اسید چرب غالب در گونه‌های S. syriaca، S. nemorosa، S. spinose و S. palaestina بود، در حالیکه در گونه S. multicaulis، لینولئیک اسید به‌عنوان اسید چرب غالب شناخته شد. ترکیبات اسانس گونه‌های مورد مطالعه تفاوت قابل توجهی به لحاظ تعداد، نوع و میزان ترکیبات تشکیل دهنده داشتند. اگر به سه ترکیب غالب اسانس گونه‌ها بخواهیم اشاره داشته باشیم، اسپاتولنول (23/21 درصد)، ترانس-کاریوفیلن (21/92 درصد) و کاریوفیلن اکسید ( 17/18 درصد) در گونه S. nemorosa، ایزوبورنئول (11/86 درصد)، بورنیل استات (10/96 درصد) و 1و8- سینئول (10/48 درصد) در گونه S. multicaulis، ژرماکرن‌دی (16/17 درصد)، بی‌سیکلوژرماکرن (10/58 درصد) و اسپاتولنول (8/47 درصد) در گونه S. syriaca، ایزوپنتیل ایزووالرات (15/02 درصد)، بتا-ادسمول (9/66 درصد) و ترانس-کاریوفیلن (6/85 درصد) در گونه S. spinosa و ژرماکرن‌دی (21/45 درصد)، کاریوفیلن‌اکسید (12/53 درصد) و ترانس-کاریوفیلن (11/97 درصد) در گونه S. palaestina به‌عنوان ترکیبات غالب اسانس شناخته شدند. معرفی گونه برتر بسته به هدف اصلاحی می‌تواند متفاوت باشد. اینکه هدف عملکرد باشد یا درصد روغن، یا درصد اسانس و یا اینکه یک جزء اسانس برای اصلاح‌گر مدنظر باشد، گونه برتر می‌تواند متفاوت باشد.