پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر هوش هیجانی وتابآوریبر تمایل فروشندگان به ترک خدمت با نقش میانجی خستگی عاطفی و تعارض کار – خانواده صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش فروشندگان 58 شرکت صنعتی فعال در عرصه تولید مواد غذایی در استان کرمانشاه بوده که از میان آن ها 215 نفر با استفاده از رابطه کوکران و روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها به کمک پرسشنامه گردآوری شدند که روایی آن با استفاده از روایی محتوا و سازه و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و الگو سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که هوش هیجانی فروشندگان بهطور مستقیم و غیرمستقیم (از طریق خستگی عاطفی و تعارض کار – خانواده) بر تمایل به ترک خدمت آنها تأثیر منفی و معنیداری دارد و تأثیر مستقیم هوش هیجانی فروشندگان بر تمایل به ترک خدمت آنها بیشتر از تأثیر غیرمستقیم آن بوده است. همچنینتابآوریفروشندگان بهطور مستقیم و غیرمستقیم (از طریق خستگی عاطفی) نیز بر تمایل به ترک خدمت آنها تأثیر منفی و معنیداری دارد و تأثیر مستقیم تابآوریفروشندگان بر تمایل به ترک خدمت آنها بیشتر از تأثیر غیرمستقیم آن بوده است. نتایج پژوهش نیز نشان می دهد که تعارض کار – خانواده فروشندگان تأثیر مثبت و معنیداری بر خستگی عاطفی آنها دارد و خستگی عاطفی فروشندگان تأثیر مثبت و معنیداری بر تمایل به ترک خدمت آنها دارد.