بسیاری از بازاریابان برای کارکردهای بازاریابی و ترویجی مرز تعیین کرده و برای هر یک جداگانه برنامه ریزی ، مدیریت، بودجه بندی و هدف گذاری می کردند. این شرکت ها از فهم این حقیقت غافل بودند که طیف گسترده ابزارهای بازاریابی و ترویجی بایستی برای ارتباط موثر هماهنگ شوند تا یک تصویر منسجم برای بازار هدف ارائه نمایند و بخشی جدا گانه در شرکت ایجاد شود تا به طور تخصصی تر به زمینه بازاریابی برای محصولات بپردازند .اما رفته رفته شرکت ها با این حقیقت رو به رو شدند و بخش هایی جداگانه بعضا در داخل یا خارج سازمانشان برای تبلیغاتی حرفه ای تر ایجاد کردند که اکنون ما این بخش را به نام کمپین تبلیغاتی یاد می کنیم و عموما مسئولیت اصلی تعیین اهداف کمپین تبلیغاتی با صاحب کالا است ولی مشاوره با شرکت تبلیغاتی در این مرحله بسیار مفید است. متاسفانه موضوع ارزیابی اثربخشی کمپین های تبلیغاتی، در کشورها کمتر مورد توجه قرار گرفته و معدود شرکت هایی را می توان دید که کمپین تبلیغاتی خود را از نظر اثربخشی ارزیابی کنند. این مقاله به بررسی اهمیت اثربخشی کمپین های تبلیغاتی و روش های متفاوتی که برای ارزیابی اثربخشی کمپین های تبلیغات از جمله روش داگمار،AIDA ، IPM، AER و روش لینتن و مورلی،کورنلیسن و راک، ،روزیتر و بلمن می پردازد.