در این نشست برنامه الگوی کشت ابلاغی وزارت جهاد کشاورزی مورد بررسی قرار گرفت و ایرادات زیر مورد بحث و بررسی قرار گرفت: 1- برنامه ابلاغی الگوی کشت هم در مقیاس کشوری و هم در مقیاس استان کردستان نه حاصل یک کار علمی و کارشناسی، بلکه در راستای اهداف رویاپردازانه برنامه هفتم توسعه بوده و مجریان برنامه الگوی کشت با عددسازیهای غیرکارشناسی، پرایراد و رویاپردازانه مسئولیت این پروژه سنگین را از دوش خود برداشته و بر دوش سازمانهای جهاد کشاورزی استانها نهادهاند و هیچ برنامه عملیاتی یا ضمانت اجرایی برای تحقق اهداف آن در نظر نگرفتهاند. 2- بر اساس تاکید متولیان برنامه هفتم و خود وزارت جهاد کشاورزی دانشگاهها و مراکز پژوهشی در هر استان میبایست نقش پررنگی در طراحی الگوی کشت ایفا نمایند. کارنامه این موضوع در استان کردستان شفاف نیست و احتمالا برنامه منسجمی برای مشارکت نخبگان علمی و ستادی استان در طراحی الگوی کشت تدارک دیده نشده است. 3- در بحث طراحی الگوی کشت قدم اول شناسایی پتانسیلها و ظرفیتهای هر منطقه و قدم بعدی انتخاب الگوی کشت متناسب با آن ظرفیتها است و این موضوع مورد تاکید طراحان برنامه هفتم توسعه کشور هم بوده است. با این حال در برنامه ابلاغی الگوی کشت این موضوع نه تنها در استان کردستان رعایت نشده است، بلکه ظرفیتها و پتانسیلهای بالای استان (7 میلیارد متر مکعب آب، 1/2 میلیون هکتار اراضی مستعد کشاورزی) نادیده گرفته شده است. 4-بر اساس سند آمایش سرزمین کشور ایران در افق 1420، کشاورزی کارکرد اصلی بسیاری از شهرستانهای استان کردستان تعریف شده است و نزدیکی به مرز، اقلیم خنکتر نسبت به بسیاری از نقاط دیگر ایران و دارا بودن اراضی بسیار حاصلخیز مجموعا باید مسئولین وزارت جهاد کشاورزی را به سمت افزایش سهم اراضی آبی استان متناسب با توان اکولوژیکی منطقه نماید. متاسفانه این مسئله در برنامههای ابلاغی الگوی کشت نه تنها اتفاق نیفتاده است، بلکه سهم آب مصرفی در کشاورزی استان کردستان در طول دو سال 20 درصد کاهش یافته است. 5- زراعت دیم عمدتاً یک نوع زراعت معیشتی است که منجر به خلق ثروت و افزایش قدرت اقتصادی خانوارهای کردستانی نمیگردد. توسعه گلخانهها و ایجاد صنایع تبدیلی یکی از دورنماهای آینده کشاورزی در ایران و جهان میباشد که نیازمند سرمایهگذاریهای کلان میباشد. با توسعه زراعت دیم عملا فرصت خلق ثروت برای کشاورزان کردستانی جهت گذار به کشاورزی مدرن آینده سلب خواهد شد. این در حالیست که نرخ توسعه گلخانه و صنایع تبدیلی در سایر استانهای کشور قابل مقایسه با استان کردستان نیست. 6- اقلیم، آب و خاک مناسب در استان کردستان سبب شده که عملکرد اکثر محصولات زراعی استان کردستان از یک تا نزدیک 40 درصد بیشتر از متوسط عملکرد کشوری باشد. این مسئله نشان میدهد که بهرهوری تولید (که از اهداف مورد تاکید در برنامه هفتم توسعه میباشد) در استان کردستان بسیار بالاتر از سایر نقاط ایران است. و این موضوع کوچکترین تاثیری در طراحی الگوی کشت توسط متولیان امر نداشته است. 7- متن و اعداد برنامه الگوی کشت 1404-1403 نسخه کپی شده برنامه 1403-1402 است و فقط تغییراتی در اعداد بدون هیچ قاعده علمی و برنامه مشخص ایجاد شده است. عدم تناسب اعداد در متن خود برنامه و به هم ریختگی مطالب نشان از ناکارآمدی برنامه ابلاغی الگوی کشت کشور دارد. 8- در سند چشمانداز تاکید بر کاهش سطح زیرکشت برخی از محصولات آبی و همزمان افزایش تولید شده است (یعنی افزایش بهرهوری) که در نگاه اول یک حرکت مثبت است. اما: با وجودیکه تغییرات عملکرد اکثر محصولات زراعی در یک دهه گذشته بسیار پرنوسان بوده و اغلب یا بدون تغییر بوده و یا افزایش بسیار کمی داشته است، معلوم نیست که پیشبینی افزایش عملکرد تا حدود 50 درصد بر چه مبنایی صورت گرفته است و هیچ برنامه عملیاتی برای آن ارائه نشده است. در طول چند دهه گذشته تمام ابزارهای لازم (نظیر بهنژادی، مکانیزاسیون، توسعه ارقام مقاوم به بیماریها و آفات، گسترش کودها و سموم کشاورزی و ...) برای افزایش عملکرد در واحد سطح به کار گرفته شده و با توجه به محیط خشن و پرتنش ایران موفقیتهای حاصله به اندازه سایر کشورهای دنیا نبوده است. در سند چشمانداز مشخص نشده که با چه ابزارهای جدیدی قرار است عملکرد محصولات طی یک دهه (که تقریبا 3 سال از آن گذشته است) تا حدود 50 درصد دیگر افزایش یابد. 9- این برنامه هیچ پیوست اقلیمی ندارد: از منظر علمی تمام پیشبینیهای آینده در خصوص عملکرد و تولید محصولات زراعی منوط بر پیشبینی تغییرات آب و هوا، ارزیابی ریسک تولید، میزان تاثیرگذاری تنشهای محیطی و ... میباشد. با توجه به وقوع تغییرات اقلیمی و نامساعد شدن شرایط رشد (به طور عام) برای محصولات کشاورزی ایران، در این برنامه هیچ وزنی برای لحاظ کردن تغییرات اقلیمی در نظرگرفته نشده است.