1404/09/14

فرزاد غیاثی

مرتبه علمی: استادیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
شاخص H:
دانشکده: دانشکده منابع طبیعی
اسکولار:
پست الکترونیکی: f.ghiasi [at] uok.ac.ir
اسکاپوس: مشاهده
تلفن:
ریسرچ گیت:

مشخصات پژوهش

عنوان
مطالعه بافت شناسی ابشش سیاه ماهی باله بلند (1843 , Heckle) Paracapoeta trutta با استفاده از هیستوشیمی و میکروسکوب الکترونی روبشی
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
آبشش، سیاه ماهی باله بلند، بافت شناسی ، فراساختار سطحی
سال 1403
پژوهشگران محمد رضا نادری(دانشجو)، طیبه محمدی(استاد راهنما)، فرزاد غیاثی(استاد مشاور)

چکیده

مقدمه وهدف: آبشش اندامی است که به شدت به انواع برخوردها و تغییرات نامطلوب در محیط های خارجی و داخلی حساس است. از این رو، مطالعه بافتشناسیآبشش ماهی، فرصتی برای ارزیابی وضعیت سلامت ماهی و همچنین اطلاعاتی در موردخطرات بهداشتی احتمالی ناشی از محیط آنها را فراهم می کند. آبشش ماهی به دلیل جایگاهی که به عنوان یک اندام چند منظوره دارد، همواره محققان را مجذوب خود کرده است. در این مطالعه، آبشش سیاه ماهی باله بلند به عنوان یکی از ماهیان آب شیرین ایران مورد مطالعه میکروسکوپی قرار میگیرد. مواد و روش کار: ۵ قطعه ماهی بالغ از رودخانه سیروان در محل سد داریان با کمک تور ماهی‌گیری چتری با قطر منافذ ۲در ۲ صید و در فلاسکهای مخصوص پر از آب ، بلافاصله به آزمایشگاه بافت شناسی دانشکده منتقل شد. سر ماهی ها به شیوه درست از بدن جدا و سرپوش آبششها با دقت جدا شده و آبشش ها خارج شد و در فیکساتیو قرار داده شد. مورفولوژی آبشش ها با کمک استریومیکروسکوپ بررسی شد و تصاویر لازم بادوربین دیجیتال اخذ شد. جهت مطالعه با میکروسکوپ نوری، پس از اطمینان از تثبیت نمونه ها، از بخش میانی کمان اول هر آبشش (۳ نمونه)، نمونه ای در ابعاد ۵ میلی متر در ۵میلی متر جدا شد و تحت پاساژ بافتی قرار گرفت. مقاطع بافتی به روش معمول هیستوتکنیک تهیه شد. سپس، مقاطع با رنگ آمیزی های عمومی و اختصاصی رنگ شد. در بخش مطالعه میکروسکوپ الکترونی روبشی نیز، دو نمونه آبشش پس از فیکس شدن به آزمایشگاه مربوط ارسال شد تا طبق پروتکل آزمایشگاه نمونه‌ها پردازش و تصاویر میکروسکوپ الکترونی از سطح نمونه‌ها تهیه شود. نتایج: در هر طرف سر ماهی ۴ کمان آبششی در زیر سرپوش آبششی قرار دارد. هر کمان از سه قسمت شامل محور کمان در مرکز ، تیغههای آبششی در سمت محدب کمان و خار های آبششی در سمت مقعر کمان تشکیل شده بود. مطالعه بافت شناسی نشان داد که محور کمان از غضروف ، بافت همبند ، چربی و عروق خونی تشکیل شده بود و توسط بافت پوششی مطبق پوشیده شده بود. از سمت محدب کمان، تیغه های اولیه خارج شده بودند که هر کمان متشکل از بافت پوششی مطبق و مرکزی از غضروف، بافت همبند و عروق خونی بود. بافت پوششی تیغهها از سلول های تمایز نیافته، سلول های کلرید، سلول های موکوسی و سلول های پوششی کناری تشکیل شده بود. تیغههای ثانویه عمود بر تیغههای اولیه قرار داشتند و دارای محوری از بافت همبند حاوی عروق خونی بودند که توسط بافت پوششی متشکل از سلول های پوششی کناری، سلول های پیلار و سلول های تمایز نیافته پوشیده شده بودند. از سمت مقعر کمان، خارهای آبششی خارج شده بودند که برجستگیهای قله مانندی از بافت پوششی مطبق و بافت همبند بودند. در انتهای خارها، جوانههای چشایی به صورت برجستگیهای کروی تا بیضی شکلی از سطح بافت پوششی برآمده بودند. سلولهای موکوسی به فراوانی در بافت پوششی خارها قابل مشاهده بودند. فراساختار سطحی آبشش شامل تیغه های اولیهای بود که بصورت موازی از محور کمان خارج شده بودند و به طور غالب توسط سلول های پوششی کناری با نمای سطحی اثر انگشت مانند پوشیده شده بودند. منافذ سلول های موکوسی و سلول های کلرید لابلای سلول های پوششی مشاهده شدند. عمود بر تیغه های اولیه ، تیغه های ثانویه بصورت موازی خارج شده بودند و سطحشان توسط سلول های پوششی کناری پوشیده شده بود. در قسمت انتهایی خارهای آبششی جوانه های چشایی و سلول های موکوسی به وفور دیده شدند.