توسعه گردشگری حامی فقرا به عنوان رویکردی پذیرفته شده در مدیریت گردشگری مقاصد روستایی، نیازمند شناسایی علل و عوامل موثر بر توسعه آن در میان فقرای روستایی مقصد می باشد. پژوهش کاربردی حاضر که با روشی توصیفی-تحلیلی، با ماهیتی کیفی و مبتنی بر گردآوری داده ها در بخش نظری با منابع اسنادی و پیمایشی از میان گروه دلفی یا متخصصان بوده با این اهداف در نواحی روستایی محور تالاب زریوار به عنوان یکی از مقاصد مهم توسعه گردشگری روستایی استان کردستان، به انجام رسیده است. جامعه آماری پژوهش در راستای تشکیل گروه دلفی مبتنی بر متخصصان علمی، آگاهان محلی، دهیاران روستاها، فعالان عرصه گردشگری و مسئولین توسعه ای منطقه بودند که با روش هدفمند انتخاب گردیدند. در بخش اول با بهره گیری از مصاحبه های باز با اعضای گروه دلفی و تجزیه و تحلیل آنها با تکنیک تئوری بنیادی، مهمترین؛ عوامل موثر بر توسعه گردشگری حامی فقرا در سطح منطقه شناسایی و سپس با توجه به تعدد عوامل و محدودیت منابع و نیاز به سیاستگذاری مداخله ای موثر، سعی گردید که به روش تحلیل اثرات متقاطع و تکنیک دلفی، پیشران ها یا کلیدی ترین عوامل، شناسایی گردند. یافته های پژوهش در ابتدا، نشان دادند که 60 مانع یا چالش در قالب مولفه هایی، همچون: ضعف برنامه ریزی، سیاستگذاری و مدیریتی(هر دو عرصه گردشگری و توسعه اقتصادی روستایی)؛ نامناسب بودن محیط کسب و کار منطقه؛ مدیریت امنیتی مرز؛ ضعف امکانات رفاهی، اقامتی و خدماتی؛ ضعف اطلاعرسانی، آموزش و تبلیغات؛ کمبود سرمایه؛ ضعفهای اجتماعی-فرهنگی و نارساییهای مرتبط با نیازها و عملکرد گردشگران؛ بر توسعه گردشگری حامی فقرا رد سطح منطقه اثرگذار بوده و از میان آنها 29 پیشران را به عنوان کلیدی ترین عوامل موثر بر توسعه گردشگری فقرا تعیین گردید. عدم دیدگاه سیستمی در مدیریت گردشگری تالاب زریوار و نادیده شدن فقرا در جریان توسعه و سیاستگذاری توسعه منطقه و ناآگاهی مسئولین از نیازهای ویژه فقرا جهت خروج از تله فقر و تقلیل گرایی تعریف فقر به فقر درآمدی، مهمترین؛ پیشران ها بودند.