هدف پژوهش حاضر؛ بررسی و تحلیل آثار و نتایج تغییرات رویکرد مدیریتی و اقدام های ناشی از آن در نواحی مرزی است تا با شناسایی نقاط ضعف و قوت آن بتوان با اتخاذ برنامه هایی مدون در راستای توسعه مناطق مرزی و درنهایت؛ امنیت پایدار آن ها گام برداشت. در این پژوهش توصیفی- تحلیلی، به شیوه ای مقایسه ای؛ وضعیت پایداری امنیت نواحی روستایی مرزی در بخش هایی از نواحی روستایی شهرستان های سروآباد و مریوان استان کردستان، در دو دوره قبل از انسداد مرز و تعطیلی بازارچه های مرزی آن که دید مدیریتی فرصت محورانه بر مدیریت این مناطق مرزی مسلط بوده و دوره بعد از آن که با تسلط دید تهدید محورانه، انسداد مرزهای منطقه به شیوه سنتی و تعطیلی بازارچه های مرزی صورت گرفته است، با نظرخواهی از 260 نفر از سرپرستان خانوار (تعیین با فرمول کوکران) در روستاهای نمونه (تعیین به شیوه قرعه کشی در شهرستان مریوان و تمام شماری در شهرستان سروآباد)، موردسنجش واقع گردید. تجزیه وتحلیل داده های گردآوری شده به روش پیمایشی (توزیع پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده وضع موجود) با آزمون های آمار استنباطی (ویلکاکسون)، نشان دادند که وضعیت پایداری امنیتی مناطق روستایی موردمطالعه به دنبال تغییر رویکرد مدیریت فرصت محورانه به تهدید محورانه در سطح معنی داری 001/0، از مقدار میانگین رضایت بخش 62/3 به مقدار نامطلوب 82/2 رسیده است. در کنار این کاهش میانگین، 159 رتبه منفی (62 درصد پاسخگویان) نیز، نشان از شدت نامطلوب شدن وضعیت پایداری امنیتی در منطقه موردمطالعه با انسداد مرز و بسته شدن مهم ترین محرک اقتصادی آن، یعنی؛ بازارچه های مرزی دارد.