مصطفی فرزند عبدالله معروف به صافی هیرانی (۱۸۷۳ –۱۹۴۲) از شاعران شناخته شده نزدیک به دوره معاصر است. طبع لطیف او در مضمونپردازیها و تصویرپردازیهای شاعرانهاش مشهود است. از او اشعاری به زبانهای کردی، فارسی و عربی بر جای مانده است. مضمونپردازیهای بکر، لطافت معنا و تصویرپردازیهای زیبایی که در اشعار او (به ویژه در اشعار کردیاش) دیده میشود، همراه با محتوای عاشقانه و عارفانه لطف خاصی به کلام او بخشیده است. با وجود غنای ادبی بخش کردیِ دیوان صافی هیرانی، اما بخش فارسی اشعارش بنا به دلایلی همسنگ با بخش کردی دیوان او نیست، چنانکه با وجود مضامین و تصاویر نغز در اشعار فارسی او، مواردی از عیوب فصاحت و بلاغت در اشعار فارسی او دیده میشود. از سوی دیگر، در تصحیح بخش فارسی نسخههای خطی دیوان صافی هیرانی و حتی چاپ و حروفچینی این بخش از دیوان او، موارد قابل توجهی دیده میشود که تصحیح مجدد و بازبینی در آنها ضروری است. در این مقاله با نقد بلاغی بخش فارسی دیوان اشعار صافی هیرانی همراه با نگرش انتقادی به تصحیح و چاپ این بخش، سعی داریم مواردی را که مخلّ فصاحت و بلاغت کلام در اشعار فارسی اوست تبیین نماییم. نتایج مقاله وجود مصادیق مختلفی از غرابت استعمال، تعقید لفظی، تعقید معنایی و ضعف تألیف را در اشعار فارسی صافی هیرانی نشان میدهد. همچنین اشتباهات قابل توجه در تصحیح نسخههای خطی این دیوان همراه با اشتباهات مطبعی در چاپ و حروفچینی اشعار، ضرورت تصحیح و بازبینی مجدد این اثر را نشان میدهد. نسخه معیار ما در این مقاله، «دیوان صافی هیرانی» تصحیح محمد ملامصطفی هیرانی (2015) است.