روایت شناسی شیوه ای کارآمد در تحلیل ادبیات داستانی است .روایت شناسی ساختارگرا، در پی تدوین ساختار روایی منسجم و واحد حوزه های داستانی است. این پژوهش با بهره بردن از رهیافت رولان بارت ، روایت شناس ساختارگرای فرانسوی ، ساختار روایی رمان های خانه ی ادریسی ها از غزاله علیزاده ، و ساربان سرگردان و جزیره ی سرگردانی از سیمین دانشور را بررسی و حاصل بررسی را در چهار فصل ارائه کرده است . در فصل اول تاریخچه، تعریف و واحدهای روایی پایه از زمان ارسطو تا بارت ارائه شده است .در این مرور تاریخی جایگاه ، اهمیت، شیوه واهداف روایت شناسان ساختارگرا به ویژه رولان بارت نشان داده شده است. الهام بخشان بارت در تحلیل ساختاری ، پراب و برمون ، در کنش شخصیت ها گرماس و در سطح روایت تودورف است. او ساختار روایت را در سه سطح توصیفی(کارکردها،کنش وروایت) دسته بندی کرده و کلیت روایت را حاصل پیوند نظام مند این سطوح توصیفی می داند. در فصل دوم اجزاء خرد روایت (انواع کارکردهای اصلی ،واسطه، نمایه های ضمنی ، آگاهاننده) در رمان های مورد مطالعه بررسی شده است .در این فصل نشان داده شده که خانه ی ادریسی ها دارای چهار اپیزود اصلی و رمان های دانشور دارای سه اپیزود اصلی و هر اپیزود خود شامل تعدادی پیرفت است .در فصل سوم یافته های فصل دوم تحلیل شده است .در این تحلیل سطح کارکردها ،ارتباط آن ها با نمایه ها ،رابطه ی دلالتمند ، قراردادی، ارتباط میان پی رفت ها و نقطه ی اتصال میان آن ها و.. .نشان داده شده است . نتیجه آنکه در رمان دانشور و علیزاده میان کارکردها و نمایه ها ، علاوه بر سه نوع رابطه ای که بارت مطرح کرده ، پنج نوع رابطه دیگر نیز تشخیص داده و نحوه ی ترکیب واحدهای متفاوت در طول زنجیره ی روایت تبیین شده است .در این فصل با استخراج عناصر ساختار روایت به بعضی از کاستی های نظریه ی بارت اشاره شده است .در بخش پایانی ، نتیجه گیری ، موارد اشتراک و افتراق این دو رمان براساس رویکرد مورد نظر نشان داده شده است. کلید واژه ها: روایت شناسی ، ساختار روایی، رولان بارت، سیمین دانشور و غزاله علیزاده .