مطالعۀ حاضر در پی آن است که رابطۀ بین گفتمان، زبان، سوبژکتیویته را بررسی کند. بدین منظور، رمان آبیترین چشم (1970) اثر تونی ماریسون، نویسنده آفریقایی-آمریکایی معاصر، انتخاب شد. برای حصول این هدف، تحلیل گفتمان انتقادی و دستور نقشگرای نظاممند هالیدی بهعنوان چارچوب نظری و عملی پژوهش اتخاذ شد. روش تحلیل شامل انتخاب بخشهای کلیدی رمان و تحلیل آنها به کمک مقولات دستور نظاممند نقشگرای مانند تحلیل فرآیندهای گذاریی، وجه، عنصرخود ایستای فعل،وجهنما، مبتداسازی بود. سپس دادههای در جداولی خلاصه و یافتههای کلیدی تفسیر شدند. کردار اجتماعی رمان نیز مورد بحث قرار گرفته و ارتباط آن با یافتهای بدست آمده از تحلیلهای قبلی بررسی شد. آنگاه ساخت رمان براساس بینامتنیت، بیناگفتمان و بافتگذاری مجدد نیز مورد توجه قرار گرفت. پژوهشهای پیشین بر هویت مبتنی بر پارادایم فرهنگی و نژادی تمرکز کردهاند. این پژوهش با اتخاذ رویکرد گفتمانی نشان داد سوبژکتیویته امری پیچیده و چند- لایه است. ساخت رمان متشکل از کردارهای اجتماعی گوناگون، کردارهایهای گفتمانی و شگردهای متنی است. رمان در چارچوب افق تحولات تاریخی-اجتماعی-فرهنگی جامعۀ سیاهپوستان و جامعۀ آمریکا قابل فهم است و برهمین اساس هویتی تازهای خارج از گفتمانهای موجود را مطرح نکرده است