دربارۀ مفهوم خیار رؤیت و تخلف وصف در بین مذاهب اسلامی اختلاف است. در برخی مذاهب مانند فقه حنفی و مالکی، خیار رؤیت در عرض خیار تخلف از وصف قرار دارد و دو خیار مستقل از یکدیگرند. در مقابل، بنا بر نظر مشهور در سایر مذاهب فقهی، به ویژه فقه امامیه، خیار رؤیت به علت تخلّف از اوصاف مورد معامله به وجود می آید و رؤیت مبیع پس از عقد پرده از این واقعیت برمی دارد. نویسندگان قانون مدنی ایران از این دیدگاه پیروی کرده اند و احکام خیار رؤیت و تخلّف وصف را زیر یک عنوان و باهم آورده اند. افزون بر این، دربارۀ مبنای خیار رؤیت و تخلف وصف در نوشته های فقه و حقوق اختلاف است: گروهی، قاعدۀ نفی غرر را مبنای ایجاد خیار رؤیت می دانند و برخی نویسندگان به قاعدۀ لاضرر استناد کرده اند. دستۀ دیگر، مبنای خیار رؤیت را مخلوطی از اصل لاضرر و حکومت اراده تلقی کرده اند. این تحقیق با استفاده از منابع کتابخانه ای و با روش کیفی(توصیفی- تحلیلی) انجام شده و هدف آن مطالعه تطبیقی خیار رؤیت در فقه مذاهب اسلامی و تأیید اتحاد مفهوم خیار رؤیت و تخلف از وصف است. مفهوم تخلف از وصف بر مبنای اصل حاکمیت اراده استوار شده و در مبحث اشتباه در انعقاد قراردادها مطالعه می شود. بر اساس قاعدۀ فقهی- حقوقی«تبعیت عقد از قصد»(العقود تابعه للقصود)، چنانچه مورد معامله با ارادۀ مشترک طرفین منطبق نباشد، قرارداد لازم الوفا نیست. هر چند نقص در مالیت آن نباشد. از این جا استقلال خیار تخلف وصف از خیار عیب و خیار غبن آشکار می شود.